جملاتی با فعل anpochen 〈مجهول حالتی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل anpochen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی anpochen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل anpochen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه anpochen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه anpochen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه anpochen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه anpochen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه anpochen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه anpochen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه anpochen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل anpochen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل anpochen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل anpochen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای anpochen آلمانی
-
anpochen
knock, knock (on) door, reach out (to) (for), knock gently, tap
постучаться, стучаться, осторожно стучать
tocar suavemente
frapper, frapper doucement
nazikçe vurmak
bater à porta, perguntar a, tocar suavemente
bussare delicatamente
bătăi ușoare
kopogtatni
stukać
χτυπώ
kloppen
klepat
knacka försiktigt
banke
軽く叩く
tocar suaument
koputtaa varovasti
banke, kloppe
koldarkeria
kucati
потклопување
počasi potrkati
ťukať
kucati
kucati
обережно стукати
потупвам
асцярожна стукаць
mengetuk pelan, mengetuk perlahan
gõ khẽ, gõ nhẹ
asta taqillatmoq, yengil taqillatmoq
धीमे से दस्तक देना, हल्के से खटखटाना
轻叩, 轻轻敲门
เคาะเบาๆ
가볍게 노크하다, 살짝 두드리다
asta döymək, yüngülcə döymək
ნაზად დაკაკუნება, ფრთხილად დაკაკუნება
আস্তে কড়া নাড়া
trokit lehtë
हलके ठोठावणे, हळूच ठोठावणे
बिस्तारै ढकढक्याउनु, हल्का ढकढक्याउनु
నెమ్మదిగా తట్టడం, మెల్లగా తట్టడం
klusi klauvēt, maigi klauvēt
மெதுவாக தட்டுதல்
vaikselt koputama, õrnalt koputama
թեթև թակել
hêdî ketikandin
דפיקה זהירה
طرق برفق
به آرامی کوبیدن
نرمی سے دستک دینا، ہنکارنا
anpochen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای anpochenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل