جملاتی با فعل dagegensprechen 〈مجهول فرایندی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل dagegensprechen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی dagegensprechen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل dagegensprechen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
Jetzt, da Tom und Maria miteinander Schluss gemacht haben, dürfte nichts mehr
dagegensprechen
, Maria zu fragen, ob sie sich ausführen lassen möchte.
Now that Tom and Mary have broken up, it's probably OK to ask her out on a date.
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه dagegensprechen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه dagegensprechen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه dagegensprechen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه dagegensprechen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه dagegensprechen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه dagegensprechen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه dagegensprechen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول فرایندی برای فعل dagegensprechen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول فرایندی برای فعل dagegensprechen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول فرایندی برای فعل dagegensprechen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای dagegensprechen آلمانی
-
dagegensprechen
contradict, be against it, challenge
оспаривать, ставить под сомнение
oponerse, cuestionar, impugnar
contredire, remettre en question
itiraz etmek, karşı çıkmak
contestar, questionar
mettere in discussione
contesta, nega
kérdőjelezni
być przeciwnym czemuś, przemawiać przeciw temu, sprzeciwiać, sprzeciwić, kwestionować
αμφισβητώ
tegenspreken, in twijfel trekken
odporovat, zpochybnit
ifrågasätta
stille spørgsmål
反論する, 異議を唱える
qüestionar
kyseenalaistaa
stille spørsmål ved
zalantzan jarri
protivurečiti, sumnjati
оспорувам, противречам
dvomiti
spochybniť
protivriječiti, sumnjati
protivriječiti, sumnjati
заперечувати, сумніватися
оспорвам, предизвиквам
пярэчыць
להטיל ספק
التشكيك
چالش کردن
سوال کرنا، چیلنج کرنا
dagegensprechen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای dagegensprechenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل
- ساخت زمان حال از dagegensprechen
- ساخت گذشته ناقص از dagegensprechen
- ساخت امری از dagegensprechen
- ساخت وجه التمنی I (Konjunktiv I) از dagegensprechen
- ساخت وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از dagegensprechen
- ساخت مصدر از dagegensprechen
- ساخت وجه وصفی از dagegensprechen
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟