جملاتی با فعل verschallen
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل verschallen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی verschallen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل verschallen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
Es ist
verschollen
.
It is missing.
-
Tom ist auf See
verschollen
.
Tom was lost at sea.
-
Tom ist schon seit Monaten
verschollen
.
Tom has been missing for months.
-
Tom ist bei einem Ausflug in die Berge
verschollen
.
Tom is missing on a trip to the mountains.
-
Das Stammesoberhaupt ist
verschollen
.
The tribal chief is missing.
-
Rettungskräfte suchen ein malaysisches Flugzeug, welches über dem Südchinesischen Meer
verschollen
ist.
Rescue teams are searching for a Malaysian airplane that has gone missing over the South China Sea.
جدول افعال قوانین
- چگونه verschallen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه verschallen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه verschallen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه verschallen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه verschallen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه verschallen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه verschallen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل verschallen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل verschallen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل verschallen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای verschallen آلمانی
-
verschallen
cease, stop sounding
умолкать
dejar de sonar
cesser de résonner
sönmek
cessar, silenciar
silenziare, smorzare
se opri din sunet
elhallgat
przestać dźwięczeć
σταματώ να ηχώ
stoppen
utichnout
tystna, upphöra
stoppe med at lyde
消える
callar, silenciar
lakata
tause
gelditu
prestati da odjekuje
завршува
utihniti
utíchnuť
prestati zvučati
utišati
завершити звучання
прекратяване на звука
змоўкнуць
להפסיק להישמע
توقف عن الصدى
خاموش شدن
خاموش ہونا
verschallen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای verschallenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل