جملاتی با فعل verschallen (unr) ⟨جمله پرسشی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل verschallen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی verschallen (unr) به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل verschallen در دسترس هستند.

نامنظم
verschallen
منظم
verschallen

زمان حال

-

گذشته ناقص

-

وجه التزامی I

-

حالت التبعیض دوم

-

امری

-

مصدر

-

وجه وصفی

  • Es ist verschollen . 
    انگلیسی It is missing.
  • Tom ist auf See verschollen . 
    انگلیسی Tom was lost at sea.
  • Tom ist schon seit Monaten verschollen . 
    انگلیسی Tom has been missing for months.
  • Tom ist bei einem Ausflug in die Berge verschollen . 
    انگلیسی Tom is missing on a trip to the mountains.
  • Das Stammesoberhaupt ist verschollen . 
    انگلیسی The tribal chief is missing.
  • Rettungskräfte suchen ein malaysisches Flugzeug, welches über dem Südchinesischen Meer verschollen ist. 
    انگلیسی Rescue teams are searching for a Malaysian airplane that has gone missing over the South China Sea.

 جدول افعال قوانین  معانی 

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل verschallen (unr)

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل verschallen (unr)

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل verschallen (unr)

ترجمه‌ها

ترجمه‌های verschallen (unr) آلمانی


آلمانی verschallen (unr)
انگلیسی cease, stop sounding
روسی умолкать
اسپانیایی dejar de sonar
فرانسوی cesser de résonner
ترکی sönmek
پرتغالی cessar, silenciar
ایتالیایی silenziare, smorzare
رومانی se opri din sunet
مجاری elhallgat
لهستانی przestać dźwięczeć
یونانی σταματώ να ηχώ
هلندی stoppen
چکی utichnout
سوئدی tystna, upphöra
دانمارکی stoppe med at lyde
ژاپنی 消える
کاتالان callar, silenciar
فنلاندی lakata
نروژی tause
باسکی gelditu
صربی prestati da odjekuje
مقدونی завршува
اسلوونیایی utihniti
اسلواکی utíchnuť
بوسنیایی prestati zvučati
کرواتی utišati
اوکراینی завершити звучання
بلغاری прекратяване на звука
بلاروسی змоўкнуць
اندونزیایی lenyap, mereda
ویتنامی lặng đi, tắt dần
ازبکی so'nmoq, susaymoq
هندی थमना, मंद पड़ना
چینی 止息, 消失
تایلندی จางหาย, เงียบลง
کره‌ای 사라지다, 잦아들다
آذربایجانی kəsilmək, səngimək
گرجی გაჩუმება, დაცხრობა
بنگالی স্তব্ধ হওয়া, স্তিমিত হওয়া
آلبانیایی shuhet, zbehet
مراتی थांबणे, मंदावणे
نپالی मन्द हुनु, शान्त हुनु
تلگو నిశ్శబ్దం కావడం, శబ్దం తగ్గిపోవడం
لتونیایی apklust, noplakt
تامیلی மங்குதல், மௌனம் ஆகுதல்
استونیایی vaibuma, vaikima
ارمنی լռել, մարել
کردی bêdeng bûn, deng winda bûn
عبریלהפסיק להישמע
عربیتوقف عن الصدى
فارسیخاموش شدن
اردوخاموش ہونا

verschallen (unr) in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های verschallen (unr)

  • aufhören zu schallen, verhallen, verklingen
  • verklingen

verschallen (unr) in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 14615

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 6075481, 7233484, 7430905, 3794729, 9056709, 3083295