جملاتی با فعل umkehren (hat)
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل umkehren. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی umkehren (hat) به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل umkehren در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه umkehren را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه umkehren را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه umkehren را در امری صرف میکنید؟
- چگونه umkehren را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه umkehren را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه umkehren را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه umkehren را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل umkehren (hat)
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل umkehren (hat)
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل umkehren (hat)
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای umkehren (hat) آلمانی
-
umkehren (hat)
reverse, invert, obvert, turn back, weaken
обернуться, перевернуть, переворачивать, переворотить, повернуть назад, повернуть обратно, поворачивать назад, поворачивать обратно
dar vuelta, invertir, volver del revés, desviarse, retroceder
inverser, invertir, renverser, retourner, devenir mauvais, mal tourner
döndürmek, çevirmek, kötüleşmek
reverter, inverter, voltar, retornar
invertire, capovolgere, rivoltare, rovesciare, tornare
se întoarce, se răsturna
megfordít, rossz lesz, rosszabbá válik
odwracać, wracać, obejrzeć się, odwracać się, odwrócić, odwrócić się, oglądać się, wrócić
αντιστρέφομαι, επιστρέφω, στρέφω
omkeren, binnenstebuiten keren, draaien, keren, omdraaien, omslaan, overhoophalen, radicaal veranderen
obracet, obrátit, převracet, převracetvrátit, obrátit se, vrátit se
vända, vända om
dreje om, krænge ud, omvende sig, omvende, vende om
悪化する, 気分が悪くなる
empitjorar, fer-se malament
kääntyminen, kääntyä
omvende, snur
gaiztotu
okrenuti se, vratiti se
погрешно
slabo, slabo postati
zle
okrenuti se, vratiti se
okrenuti, preokrenuti
погіршитися, стати погано
влошавам се, задушавам се
адчуваць сябе дрэнна
להפוך، לשוב
رجع، عكس، قلب، يتحول، يعود
بد شدن
بدہضمی، متلی
umkehren (hat) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای umkehren (hat)قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل