جملاتی با فعل freien ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل freien. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی freien به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل freien در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل freien


  • Der alte Graf freite um die schöne Tochter des armen Bauern. 
    انگلیسی The old count courted the beautiful daughter of the poor farmer.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل freien

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل freien

ترجمه‌ها

ترجمه‌های freien آلمانی


آلمانی freien
انگلیسی court, marry, take as spouse, woo
روسی свататься, посватать, посвататься, сватать, сосватать, выйти замуж, жениться
اسپانیایی cortejar, casarse con, matrimoniar, casar, pedir la mano
فرانسوی demander en mariage, épouser, rechercher, rechercher en mariage, courtiser
ترکی evlenmek, evlenme teklif etmek, eş olarak almak, nişanlanmak
پرتغالی casar com, casar, namorar, pedir em casamento
ایتالیایی chiedere in sposa, sposare, corteggiare, heirare
رومانی se căsători, cere mâna
مجاری feleségül venni, férjhez menni, udvarolni
لهستانی poślubić, poślubiać, ubiegać się o rękę, wziąć za męża, wziąć za żonę
یونانی παντρεύομαι, ζητώ το χέρι μιας γυναίκας
هلندی trouwen, huwen, huwelijk aanvragen, huwelijk sluiten, ten huwelijk vragen
چکی vzít si někoho, žádat o ruku
سوئدی fria, gifta sig
دانمارکی fri, bejle, gifte sig
ژاپنی 求婚, 結婚する
کاتالان demanar la mà, prendre com a marit o muller
فنلاندی avioliitto, kosia, naida
نروژی fri, gifte seg
باسکی eskaintza egin, ezkondu
صربی udvarati se, uzeti za muža ili ženu
مقدونی женитба, завојување, оженување
اسلوونیایی prositi za roko, vzeti si nekoga
اسلواکی dvorenie, vziať si
بوسنیایی udvarati se, uzeti za muža ili ženu
کرواتی udvarati se, uzeti za muža ili ženu
اوکراینی взяти в дружини, взяти в чоловіки, залицятися
بلغاری женя, омъжвам, сватба, сватосвам
بلاروسی завойваць руку жанчыны, узяць у жонкі, узяць у мужы
عبریלְהִתְאַחֵד، לחזר
عربیالزواج، خطبة
فارسیازدواج کردن، خواستگاری
اردوشادی کرنا، دست طلب کرنا، نکاح کرنا

freien in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های freien

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 2040834, 975676

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 33353

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 33353, 33353

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: freien