جملاتی با فعل abstreifen (ist) 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل abstreifen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی abstreifen (ist) به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل abstreifen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
Wir sind mehrmals vom Wanderweg in den Wald
abgestreift
, aber Pilze konnten wir leider trotzdem nicht finden.
We have strayed off the path into the forest several times, but unfortunately we could not find any mushrooms.
جدول افعال قوانین
- چگونه abstreifen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه abstreifen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه abstreifen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه abstreifen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه abstreifen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه abstreifen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه abstreifen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل abstreifen (ist)
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل abstreifen (ist)
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل abstreifen (ist)
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای abstreifen (ist) آلمانی
-
abstreifen (ist)
deviate, diverge
отклоняться
desviarse
dévier
sapma, yön değiştirme
desviar
deviare, scostarsi
se abate
eltér
odchodzić
παρεκκλίνω
afwijken
odchýlit se
avvika
afvige
外れる, 逸脱する
desviar-se
poiketa
avvike
desbideratu
skrenuti
отстапување
odstopiti
odchýliť sa
skrenuti
skrenuti
відхилятися
отклоняване
адхіляцца
melenceng, menyimpang
chệch hướng, lệch
chetlashmoq, og‘ib ketmoq
भटकना, विचलित होना
偏离, 偏航
เฉไป, เบี่ยงเบน
벗어나다, 빗나가다
sapmaq, yayınmaq
გადახრა
বিচ্যুত হওয়া, সরে যাওয়া
devijoj
भटकणे, भरकटणे
भट्किनु, विचलित हुनु
మళ్లిపోవడం
novirzīties
திசைமாறுதல், விலகுதல்
kõrvale kalduma, põikama
շեղվել
ji rê derketin
סטייה
انحراف
انحراف
انحراف
abstreifen (ist) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای abstreifen (ist)- etwas von irgendwo mit einer gleichmäßigen Bewegung ablösen
- sich von etwas befreien, lösen
- mehr oder weniger systematisch ein Gebiet begehen, absuchen
- seine Schuhsohlen an einem Fußabtreter, Gitterrost reinigen
- von einer eingeschlagenen Richtung etwas abweichen ...
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل