صرف اسم آلمانی Thorax با جمع و حرف تعریف

صرف اسم Thorax (سینه, قفسه سینه) در حالت مفرد اضافه Thorax(es) و در حالت جمع فاعلی Thoraxe/Thoraces است. اسم Thorax با پسوندهای صرف قوی es/-/x/ces صرف می‌شود. جنس دستوری Thorax مذکر است و حرف تعریف آن "der" می‌باشد. در اینجا نه تنها می‌توانید Thorax را صرف کنید، بلکه تمام اسامی آلمانی را نیز. این اسم بخشی از واژگان گواهینامه آلمانی یا سطح C2 است. نظرات

C2 · اسم · مذکر · منظم · نامنظم · -s, -e · -, -

der Thorax

Thorax(es) · Thoraxe/Thoraces

پسوندهای بیگانه  

⁸ فقط در کاربرد زبان تخصصی

انگلیسی thorax, chest

[Wissenschaft, Medizin, …] Brustkorb beim Menschen und allen Wirbeltieren, der die inneren Organe schützend verbirgt; mittlerer Teil von Gliederfüßern

صرف Thorax در مفرد و جمع در همه حالت‌ها

مفرد

فاعل derThorax
مضاف‌الیه desThoraxes/Thorax
داتیو demThorax/Thoraxe
مفعولی denThorax

جمع

فاعل dieThoraxe/Thoraces
مضاف‌الیه derThoraxe/Thoraces
داتیو denThoraxen/Thoraces
مفعولی dieThoraxe/Thoraces

⁸ فقط در کاربرد زبان تخصصی⁶ فقط در سبک فاخر


معانی  PDF

ترجمه‌ها

ترجمه‌های Thorax آلمانی


آلمانی Thorax
انگلیسی thorax, chest
روسی грудна́я кле́тка, то́ракс, грудная клетка, торакс
اسپانیایی tórax, torax
فرانسوی thorax, cage thoracique
ترکی göğüs kafesi, toraks
پرتغالی tórax
ایتالیایی torace
رومانی torace
مجاری mellkas, torz, torzszeg
لهستانی klatka piersiowa, tułów
یونانی θώρακας
هلندی thorax, borstkas
چکی hrudník, hrud
سوئدی bröstkorg, thorax
دانمارکی thorax, brystkasse
ژاپنی トラキス, 胸部, 胸郭
کاتالان tòrax, torax, toràx
فنلاندی rinta, rintakehä
نروژی brystkasse, thorax
باسکی bularra, thorax
صربی grudi, srednji deo, torak
مقدونی груден кош, торакс
اسلوونیایی prsni koš, toraks
اسلواکی hrudník, stredná časť článkonožcov
بوسنیایی prsni koš, srednji dio, toraks
کرواتی prsni koš, srednji dio, toraks
اوکراینی торакс, грудна клітка
بلغاری гръден кош, торакс
بلاروسی грудная клетка, торакс
عبریחזה
عربیصدر
فارسیسینه، قفسه سینه
اردوچھاتی، برسٹ، تھوراکس

Thorax in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های Thorax

  • [Wissenschaft, Medizin, …] Brustkorb beim Menschen und allen Wirbeltieren, der die inneren Organe schützend verbirgt, mittlerer Teil von Gliederfüßern
  • [Wissenschaft, Medizin, …] Brustkorb beim Menschen und allen Wirbeltieren, der die inneren Organe schützend verbirgt, mittlerer Teil von Gliederfüßern

Thorax in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

فرهنگ‌ها

همه فرهنگ‌های لغت ترجمه

صورت‌های صرف Thorax

خلاصه‌ای از همه حالت‌های صرف اسم Thorax در تمام حالت‌ها


صرف Thorax به صورت جدولی با تمام حالت‌ها در مفرد و جمع و در هر چهار حالت: فاعلی (حالت اول)، ملکی (حالت دوم)، مفعولی غیرمستقیم (حالت سوم) و مفعولی مستقیم (حالت چهارم) نمایش داده شده است. این جدول به عنوان راهنمایی برای تکالیف، امتحانات، آموزش زبان آلمانی در مدرسه، یادگیری آلمانی به عنوان زبان خارجی یا دوم و آموزش بزرگسالان مفید است. صرف صحیح کلمه Thorax برای زبان‌آموزان آلمانی بسیار مهم است. اطلاعات بیشتر را می‌توانید در ویکی‌واژه Thorax و Thorax در دودن بیابید.

صرف اسامی Thorax

مفرد جمع
فاعل der Thorax die Thoraxe/Thoraces
مضاف‌الیه des Thorax(es) der Thoraxe/Thoraces
داتیو dem Thorax(e) den Thoraxen/Thoraces
مفعولی den Thorax die Thoraxe/Thoraces

صرف اسامی Thorax

  • مفرد: der Thorax, des Thorax(es), dem Thorax(e), den Thorax
  • جمع: die Thoraxe/Thoraces, der Thoraxe/Thoraces, den Thoraxen/Thoraces, die Thoraxe/Thoraces

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 137327, 137327