صرف اسم آلمانی Pinzette با جمع و حرف تعریف

صرف اسم Pinzette (موچین, پنس) در حالت مفرد اضافه Pinzette و در حالت جمع فاعلی Pinzetten است. اسم Pinzette با پسوندهای صرفی -/n به صورت ضعیف صرف می‌شود. جنس دستوری Pinzette مؤنث است و حرف تعریف آن "die" می‌باشد. در اینجا نه تنها می‌توانید Pinzette را صرف کنید، بلکه تمام اسامی آلمانی را نیز. این اسم بخشی از واژگان گواهینامه آلمانی یا سطح C2 است. نظرات ☆

C2 · اسم · مونث · منظم · -، -en-

die Pinzette

Pinzette · Pinzetten

پایانه‌ها -/n کوتاه شدن پایانه‌های جمع به 'n' حالت جمع داتیو بدون افزودن 'n'

tweezers, forceps

/ˈpɪnt͡sɛtə/ · /ˈpɪnt͡sɛtə/ · /ˈpɪnt͡sɛtən/

[Werkzeuge] Instrument, das zum Greifen und Halten kleiner Gegenstände benutzt wird

» Er fischte die Schraube mittels einer Pinzette aus dem Rohr. He fished the screw out of the pipe with a pair of tweezers.

Werbung ausblenden

صرف Pinzette در مفرد و جمع در همه حالت‌ها

مفرد

فاعل	die	Pinzette
مضاف‌الیه	der	Pinzette
داتیو	der	Pinzette
مفعولی	die	Pinzette

جمع

فاعل	die	Pinzetten
مضاف‌الیه	der	Pinzetten
داتیو	den	Pinzetten
مفعولی	die	Pinzetten

معانی PDF

مثال‌ها

جملات نمونه برای Pinzette

Er fischte die Schraube mittels einer Pinzette aus dem Rohr.
He fished the screw out of the pipe with a pair of tweezers.
Immer wieder rutscht die Pinzette ab oder ich kriege das Insekt nicht richtig am Kopf zu fassen.
Time and again, the tweezers slip off, or I can't grasp the insect properly by the head.
Erst mit einer Pinzette gelang es mir, den Splitter herauszuziehen.
Only with a pair of tweezers was I able to pull out the splinter.
Mit einer kleinen Pinzette zupfen sich Frauen störende Haare aus dem Gesicht.
With a small tweezers, women pluck annoying hairs from their faces.

مثال‌ها

ترجمه‌ها

ترجمه‌های Pinzette آلمانی

Pinzette

tweezers, forceps

пинцет, пинце́т

pinza, las pinzas

pince à épiler, pincette, brucelles, les brucelles, pince

cımbız

pinça

pinzetta

pensetă

csipesz

pinceta, pęseta

τσιμπίδα

pincet, pincet of, tang

pinzeta

pincett, pinsett, tång

pincet, pinset, tang

ピンセット

pinça

pinsetit, pihdit

pinsett

tweezers

pinceta, пинцета

пинцета

pinceta

pinzeta

pinceta

пінцет

пинцета

пінцэт

ملقط، منتاش

موچین، پنس

پنسلٹ

Pinzette in dict.cc

ترجمه‌ها

همکاری کنید

به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.

ورود

همه قهرمانان

معانی

معانی و مترادف‌های Pinzette

[Werkzeuge] Instrument, das zum Greifen und Halten kleiner Gegenstände benutzt wird

Pinzette in openthesaurus.de

معانی مترادف‌ها

فرهنگ‌ها

همه فرهنگ‌های لغت ترجمه

صورت‌های صرف Pinzette

خلاصه‌ای از همه حالت‌های صرف اسم Pinzette در تمام حالت‌ها

صرف Pinzette به صورت جدولی با تمام حالت‌ها در مفرد و جمع و در هر چهار حالت: فاعلی (حالت اول)، ملکی (حالت دوم)، مفعولی غیرمستقیم (حالت سوم) و مفعولی مستقیم (حالت چهارم) نمایش داده شده است. این جدول به عنوان راهنمایی برای تکالیف، امتحانات، آموزش زبان آلمانی در مدرسه، یادگیری آلمانی به عنوان زبان خارجی یا دوم و آموزش بزرگسالان مفید است. صرف صحیح کلمه Pinzette برای زبان‌آموزان آلمانی بسیار مهم است. اطلاعات بیشتر را می‌توانید در ویکی‌واژه Pinzette و Pinzette در دودن بیابید.

صرف اسامی Pinzette

	مفرد	جمع
فاعل	die Pinzette	die Pinzetten
مضاف‌الیه	der Pinzette	der Pinzetten
داتیو	der Pinzette	den Pinzetten
مفعولی	die Pinzette	die Pinzetten

صرف اسامی Pinzette

مفرد: die Pinzette, der Pinzette, der Pinzette, die Pinzette
جمع: die Pinzetten, der Pinzetten, den Pinzetten, die Pinzetten