صرف و مقایسه صفت آلمانی torfig

صرف صفت torfig (خاکی) از این اشکال مقایسه torfig,torfiger,am torfigsten استفاده می‌کند. پسوندهای مقایسه در حالت تفضیلی و عالی عبارتند از er/sten. صفت torfig هم می‌تواند به صورت وابسته پیش از اسم (با یا بدون حرف تعریف، در انواع صرف قوی، ضعیف و مختلط) و هم به صورت گزاره‌ای همراه با فعل به کار رود.در اینجا نه تنها می‌توانید torfig را صرف و مقایسه کنید، بلکه تمام صفت‌های آلمانی را نیز. نظرات

مثبت
torfig
تفضیلی
torfiger
برترین
am torfigsten

صفت · مثبت · منظم · قابل مقایسه

torfig

torfig · torfiger · am torfigsten

انگلیسی peaty

nach Torf riechend oder schmeckend

صرف قوی torfig بدون حرف تعریف یا ضمیر

مذکر

فاعل torfiger
مضاف‌الیه torfigen
داتیو torfigem
مفعولی torfigen

مونث

فاعل torfige
مضاف‌الیه torfiger
داتیو torfiger
مفعولی torfige

خنثی

فاعل torfiges
مضاف‌الیه torfigen
داتیو torfigem
مفعولی torfiges

جمع

فاعل torfige
مضاف‌الیه torfiger
داتیو torfigen
مفعولی torfige

PDF

صرف ضعیف

صرف ضعیف صفت torfig با حرف تعریف معین 'der' یا با ضمایری مانند 'dieser' و 'jener'


مذکر

فاعل dertorfige
مضاف‌الیه destorfigen
داتیو demtorfigen
مفعولی dentorfigen

مونث

فاعل dietorfige
مضاف‌الیه dertorfigen
داتیو dertorfigen
مفعولی dietorfige

خنثی

فاعل dastorfige
مضاف‌الیه destorfigen
داتیو demtorfigen
مفعولی dastorfige

جمع

فاعل dietorfigen
مضاف‌الیه dertorfigen
داتیو dentorfigen
مفعولی dietorfigen

صرف مختلط

صرف مختلط صفت torfig با حرف تعریف نامعین 'ein' یا با ضمایری مانند 'kein' و 'mein'


مذکر

فاعل eintorfiger
مضاف‌الیه einestorfigen
داتیو einemtorfigen
مفعولی einentorfigen

مونث

فاعل einetorfige
مضاف‌الیه einertorfigen
داتیو einertorfigen
مفعولی einetorfige

خنثی

فاعل eintorfiges
مضاف‌الیه einestorfigen
داتیو einemtorfigen
مفعولی eintorfiges

جمع

فاعل keinetorfigen
مضاف‌الیه keinertorfigen
داتیو keinentorfigen
مفعولی keinetorfigen

کاربرد گزاره‌ای

استفاده از torfig به عنوان گزاره


مفرد

مذ.eristtorfig
مونثsieisttorfig
خنثیesisttorfig

جمع

siesindtorfig

ترجمه‌ها

ترجمه‌های torfig آلمانی


آلمانی torfig
انگلیسی peaty
روسی торфяной
اسپانیایی turfoso
فرانسوی tourbeux
ترکی tahıllı
پرتغالی com cheiro de turfa, torrificado
ایتالیایی di torba, torbido
رومانی mâlos
مجاری tőzeges
لهستانی torfowy
یونانی τύρφη
هلندی veenachtig
چکی rašelinný
سوئدی torvaktig
دانمارکی torvagtig
ژاپنی 泥炭のような
کاتالان tòrrid
فنلاندی turpeinen
نروژی torvaktig
باسکی turf usaina
صربی močvaran, torfovit
مقدونی миризлив
اسلوونیایی močviren, torfni
اسلواکی rašelinový
بوسنیایی mokar, smeđ
کرواتی močvaran, torfovit
اوکراینی торф'яний
بلغاری торфен
بلاروسی торфяны
عبریבעל ריח של טורף
عربیرائحة الخث
فارسیخاکی
اردوکھنک دار

torfig in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های torfig

  • nach Torf riechend oder schmeckend

torfig in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

فرهنگ‌ها

همه فرهنگ‌های لغت ترجمه

صورت‌های صرف و مقایسه‌ای torfig

خلاصه‌ای از همه حالت‌های صرف و مقایسه صفت torfig در تمام جنس‌ها و حالت‌ها


صرف و مقایسه torfig به صورت جدول‌های صرف و مقایسه آنلاین با تمام اشکال قوی، ضعیف و مختلط ارائه می‌شود. این جداول به‌صورت واضح برای مفرد و جمع و در هر چهار حالت (نومیناتیو، گنیتیو، داتیو و آکوزاتیو) نمایش داده می‌شوند. اطلاعات بیشتر را می‌توانید در ویکی‌واژه torfig و torfig در دودن بیابید.

مقایسه و تفضیل صفت‌ها torfig

مثبت torfig
تفضیلی torfiger
برترین am torfigsten
  • مثبت: torfig
  • تفضیلی: torfiger
  • برترین: am torfigsten

صرف قوی torfig

مذکر مونث خنثی جمع
فاعل torfiger torfige torfiges torfige
مضاف‌الیه torfigen torfiger torfigen torfiger
داتیو torfigem torfiger torfigem torfigen
مفعولی torfigen torfige torfiges torfige
  • مذکر: torfiger, torfigen, torfigem, torfigen
  • مونث: torfige, torfiger, torfiger, torfige
  • خنثی: torfiges, torfigen, torfigem, torfiges
  • جمع: torfige, torfiger, torfigen, torfige

صرف ضعیف torfig

  • مذکر: der torfige, des torfigen, dem torfigen, den torfigen
  • مونث: die torfige, der torfigen, der torfigen, die torfige
  • خنثی: das torfige, des torfigen, dem torfigen, das torfige
  • جمع: die torfigen, der torfigen, den torfigen, die torfigen

صرف مختلط torfig

  • مذکر: ein torfiger, eines torfigen, einem torfigen, einen torfigen
  • مونث: eine torfige, einer torfigen, einer torfigen, eine torfige
  • خنثی: ein torfiges, eines torfigen, einem torfigen, ein torfiges
  • جمع: keine torfigen, keiner torfigen, keinen torfigen, keine torfigen

نظرات



ورود