وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) فعل آلمانی zerfleddern 〈مجهول حالتی〉
صرف zerfleddern در وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقص وجه احتمال مجهول حالتی: ich wäre zerfleddert, du wärest zerfleddert, er wäre zerfleddert, wir wären zerfleddert, ihr wäret zerfleddert, sie wären zerfleddert.ساخت این صورتها مطابق با برخی قواعد دستوری است. همچنین الزامات صرف صورتهای ساده فعل zerfleddern در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) رعایت میشود. نظرات ☆
C2 · منظم · haben · جدانشدنی
وجه التمنی دوم (Konjunktiv II)
ich | wäre | zerfleddert |
du | wärest | zerfleddert |
er | wäre | zerfleddert |
wir | wären | zerfleddert |
ihr | wäret | zerfleddert |
sie | wären | zerfleddert |
جدول افعال قواعد صرف
- ساخت زمان حال از zerfleddern
- ساخت گذشته ناقص از zerfleddern
- ساخت امری از zerfleddern
- ساخت وجه التمنی I (Konjunktiv I) از zerfleddern
- ساخت وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از zerfleddern
- ساخت مصدر از zerfleddern
- ساخت وجه وصفی از zerfleddern
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
قوانین بیشتر برای صرف فعل zerfleddern
- چگونه zerfleddern را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه zerfleddern را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه zerfleddern را در امری صرف میکنید؟
- چگونه zerfleddern را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه zerfleddern را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه zerfleddern را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه zerfleddern را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
ترجمهها
ترجمههای zerfleddern آلمانی
-
zerfleddern
get tatty, tatter, fray, wear out
затрепать, затрёпывать, износить, порвать
estropear, destrozar, hacer trizas, desgastar, deteriorar
abîmer, esquinter, abimer, déchirer, usure
pıyrım pıyrım etmek, yıpratmak, yırtmak
estragar, desgastar, rasgar
sbrindellare, sciupare, scompaginare, logorare, strappare
sfâșiere, uzură
elhasználódni, széttépni
rozdzierać, rozedrzeć, rozszarpać, rozszarpywać, zetrzeć, zniszczyć
σκίσιμο, φθορά
verfomfaaien, slijten, verscheuren
opotřebovat, roztrhnout
förstöra, slita
slide, ødelægge
ぼろぼろになる, 擦り切れる
desfer, esgarrapar
kulua, repaleutua
slite, ødelegge
puskatu, zatikatu
istrgnuti, razderati
изгребан, износен
obrabljati, raztrgati
opotrebovať, roztrhnúť
istrgnuti, izlizati
istrgnuti, izlizati
зношувати, порвати
износвам, разкъсвам
зношваць, разрываць
לקרוע، לשחוק
تمزق، تآكل
فرسودن، پاره کردن
بکھرنا، پھٹنا
zerfleddern in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
صورتهای فعلی در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از zerfleddern
فعل zerfleddern به طور کامل در همه اشخاص و شمارها در وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقص صرف شده است
وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقصوجه احتمال
- ich wäre zerfleddert (شخص اولمفرد)
- du wärest zerfleddert (شخص دوممفرد)
- er wäre zerfleddert (شخص سوممفرد)
- wir wären zerfleddert (شخص اولجمع)
- ihr wäret zerfleddert (شخص دومجمع)
- sie wären zerfleddert (شخص سومجمع)