وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) فعل آلمانی zerfleddern ⟨جمله وابسته⟩

صرف zerfleddern در وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقص وجه احتمال معلوم: ... ich zerfledderte, ... du zerfleddertest, ... er zerfledderte, ... wir zerfledderten, ... ihr zerfleddertet, ... sie zerfledderten.ساخت این صورت‌ها مطابق با برخی قواعد دستوری است. همچنین الزامات صرف صورت‌های ساده فعل zerfleddern در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) رعایت می‌شود. نظرات ☆

Werbung ausblenden

ترجمه‌ها

ترجمه‌های zerfleddern آلمانی

آلمانی zerfleddern
انگلیسی get tatty, tatter, fray, wear out
روسی затрепать, затрёпывать, износить, порвать
اسپانیایی estropear, destrozar, hacer trizas, desgastar, deteriorar
فرانسوی abîmer, esquinter, abimer, déchirer, usure
ترکی pıyrım pıyrım etmek, yıpratmak, yırtmak
پرتغالی estragar, desgastar, rasgar
ایتالیایی sbrindellare, sciupare, scompaginare, logorare, strappare
رومانی sfâșiere, uzură
مجاری elhasználódni, széttépni
لهستانی rozdzierać, rozedrzeć, rozszarpać, rozszarpywać, zetrzeć, zniszczyć
یونانی σκίσιμο, φθορά
هلندی verfomfaaien, slijten, verscheuren
چکی opotřebovat, roztrhnout
سوئدی förstöra, slita
دانمارکی slide, ødelægge
ژاپنی ぼろぼろになる, 擦り切れる
کاتالان desfer, esgarrapar
فنلاندی kulua, repaleutua
نروژی slite, ødelegge
باسکی puskatu, zatikatu
صربی istrgnuti, razderati
مقدونی изгребан, износен
اسلوونیایی obrabljati, raztrgati
اسلواکی opotrebovať, roztrhnúť
بوسنیایی istrgnuti, izlizati
کرواتی istrgnuti, izlizati
اوکراینی зношувати, порвати
بلغاری износвам, разкъсвам
بلاروسی зношваць, разрываць
عبریלקרוע، לשחוק
عربیتمزق، تآكل
فارسیفرسودن، پاره کردن
اردوبکھرنا، پھٹنا

zerfleddern in dict.cc

ترجمه‌ها 

همکاری کنید

به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



 		ورود

همه قهرمانان 

صورت‌های فعلی در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از zerfleddern

فعل zerfleddern به طور کامل در همه اشخاص و شمارها در وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقص صرف شده است

وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقصوجه احتمال

  • ... ich zerfledderte (شخص اولمفرد)
  • ... du zerfleddertest (شخص دوممفرد)
  • ... er zerfledderte (شخص سوممفرد)
  • ... wir zerfledderten (شخص اولجمع)
  • ... ihr zerfleddertet (شخص دومجمع)
  • ... sie zerfledderten (شخص سومجمع)

نظرات


ورود