وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) فعل آلمانی knien (hat) 〈جمله وابسته〉
صرف knien در وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقص وجه احتمال معلوم: ... ich kniete, ... du knietest, ... er kniete, ... wir knieten, ... ihr knietet, ... sie knieten.ساخت این صورتها مطابق با برخی قواعد دستوری است. همچنین الزامات صرف صورتهای ساده فعل knien در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) رعایت میشود. نظرات ☆
haben
sein⁹
C1 · منظم · haben
وجه التمنی دوم (Konjunktiv II)
... | ich | kniete |
... | du | knietest |
... | er | kniete |
... | wir | knieten |
... | ihr | knietet |
... | sie | knieten |
جدول افعال قواعد صرف
- ساخت زمان حال از knien
- ساخت گذشته ناقص از knien
- ساخت امری از knien
- ساخت وجه التمنی I (Konjunktiv I) از knien
- ساخت وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از knien
- ساخت مصدر از knien
- ساخت وجه وصفی از knien
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
قوانین بیشتر برای صرف فعل knien
- چگونه knien را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه knien را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه knien را در امری صرف میکنید؟
- چگونه knien را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه knien را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه knien را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه knien را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
ترجمهها
ترجمههای knien (hat) آلمانی
-
knien (hat)
kneel, knee, kneeling
становиться, стать на колени, стоять на коленях, колени, коленопреклонение, становиться на колени
arrodillarse, estar arrodillado, ponerse de hinojos, ponerse de rodillas, postrarse ante, kneeling
s'agenouiller, prosterner
diz çökmek, diz çökme, dizler üzerinde oturma, dizler üzerinde oturmak
ajoelhar-se, estar ajoelhado, estar de joelhos, ajoelhar, kneeling
inginocchiarsi, essere inginocchiata, essere inginocchiato, stare in ginocchio, piegarsi
se închina, se ghemui, se pune în genunchi
térdel
klęczeć
γόνατα
knielen
klečet, pokleknout
knäböja, knä
knæle
ひざまずく, 膝をつく
agenollar-se, estar agenollat, estar de genolls, genuflexionar
polvistua
knel, knelende
hanketan
klečati
клеча, коленичење
klečati
kľačať
klečati
klečati
стати на коліна, коліном
коленичене
на каленях, падзенне на калені
ברך
ركوع، جلوس على الركبتين
زانو زدن
گھٹنے ٹیکنا
knien (hat) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
صورتهای فعلی در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از knien (hat)
فعل knien (hat) به طور کامل در همه اشخاص و شمارها در وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقص صرف شده است
وجه التمنی (سبژونکتیو) گذشته ناقصوجه احتمال
- ... ich kniete (شخص اولمفرد)
- ... du knietest (شخص دوممفرد)
- ... er kniete (شخص سوممفرد)
- ... wir knieten (شخص اولجمع)
- ... ihr knietet (شخص دومجمع)
- ... sie knieten (شخص سومجمع)