زمان حال فعل آلمانی zunageln 〈جمله پرسشی〉
صرف zunageln در زمان حال وجه خبری زمان حال معلوم: nag(e)le ich zu?, nagelst du zu?, nagelt er zu?, nageln wir zu?, nagelt ihr zu?, nageln sie zu?.ساخت این صورتها مطابق با برخی قواعد دستوری است. همچنین الزامات صرف صورتهای ساده فعل zunageln در زمان حال رعایت میشود. نظرات ☆
منظم · haben · قابل جداسازی
⁵ فقط در کاربرد محاورهای
جدول افعال قواعد صرف
- ساخت زمان حال از zunageln
- ساخت گذشته ناقص از zunageln
- ساخت امری از zunageln
- ساخت وجه التمنی I (Konjunktiv I) از zunageln
- ساخت وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از zunageln
- ساخت مصدر از zunageln
- ساخت وجه وصفی از zunageln
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
قوانین بیشتر برای صرف فعل zunageln
- چگونه zunageln را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه zunageln را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه zunageln را در امری صرف میکنید؟
- چگونه zunageln را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه zunageln را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه zunageln را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه zunageln را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
ترجمهها
ترجمههای zunageln آلمانی
-
zunageln
board up, nail down, nail shut, nail up, seal
забивать, забить гвоздями
clavar, sellar
clouer
kapatmak, çivile kapatmak, çivilemek
fechar com pregos
chiodare, chiudere con chiodi, inchiodare
împrejmui
beverni, lezárni
zabijać
καρφώνω, σφραγίζω με καρφιά
dichtnagelen, dichtspijkeren, dichttimmeren, toespijkeren, toetimmeren
přibíjet hřebíky, přibíjetbít hřebíky, přibít
spika igen, spika för
forsegle, sømme til
封じる, 打ち付ける
clavar, tancar amb claus
naulata, panna nauloilla kiinni
spikre igjen
zunagelatu
zakovati
забивање
zabiti
uzavrieť, zapečatiť
zakovati
zakovati
забити, закрити
запечатвам, запушвам
забіць
memaku rapat, menutup dengan papan
đóng ván bịt kín, đóng đinh bịt kín
mixlab berkitmoq, taxtalab berkitmoq
कीलों से बंद करना, तख्ते ठोककर बंद करना
钉木板封住, 钉死
ตอกตะปูปิด, ตอกแผ่นไม้ปิด
못질하여 봉하다, 판자로 봉하다
mismarlarla qapamaq, taxta vurub qapamaq
დაჭედვა
তক্তা ঠুকে বন্ধ করা, পেরেক দিয়ে বন্ধ করা
mbyll me dërrasa, mbyll me gozhda
खिळ्यांनी बंद करणे, फळ्या ठोकून बंद करणे
किल्ला ठोकी बन्द गर्नु, पाटी ठोकी बन्द गर्नु
పలకలు తగిలించి మూసివేయు, మేకులతో మూసివేయు
aiznaglot
ஆணி அடித்து மூடு, பலகைகள் அடித்து மூடு
naeltega kinni lööma, naelutama kinni
մեխերով փակել, տախտակներով փակել
bi mixan girtin
לנעול
إغلاق، ختم
بستن، میخ زدن
ناخنوں سے بند کرنا
zunageln in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
صورتهای فعلی در زمان حال از zunageln
فعل zunageln به طور کامل در همه اشخاص و شمارها در زمان حال وجه خبری صرف شده است
زمان حال وجه خبریزمان حال
- nag(e)le ich zu? (شخص اولمفرد)
- nagelst du zu? (شخص دوممفرد)
- nagelt er zu? (شخص سوممفرد)
- nageln wir zu? (شخص اولجمع)
- nagelt ihr zu? (شخص دومجمع)
- nageln sie zu? (شخص سومجمع)