جملاتی با فعل zubrüllen 〈مجهول حالتی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل zubrüllen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی zubrüllen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل zubrüllen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه zubrüllen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه zubrüllen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه zubrüllen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه zubrüllen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه zubrüllen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه zubrüllen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه zubrüllen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل zubrüllen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل zubrüllen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل zubrüllen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای zubrüllen آلمانی
-
zubrüllen
bellow, shout
закричать, крикнуть
gritar, vociferar
crier, hurler
bağırmak, haykırmak
berrar, gritar
urlare, strillare
striga, urlă
kiabálás, üvöltés
krzyczeć, wrzeszczeć
κραυγή, φωνάζω
brullen, roepen
hřmět, křičet
ropa, skrika
brøle, råbe
大声で伝える
bramar, cridar
huutaa, karjua
brøle, rope
garrasi, oihukatu
urlanje, vikanje
вик, викам
zagrmeti, zagrmjeti
zahučanie, zahučať
urlanje, vikanje
urlikati, vikati
гриміти, крикнути
вик, викане
крычаць
berteriak mengatakan, berteriak menyampaikan
hét to, hô to
baqirib aytmoq, qichqirib aytmoq
आवाज़ लगाना, चिल्लाकर कहना
大声喊话
ตะโกน, ตะโกนบอก
소리쳐 말하다, 외치다
bağıra-bağıra demək, qışqıraraq demək
ყვირილი, ძახილი
চিৎকার করে বলা, চেঁচিয়ে বলা
thërras
आवाज देऊन सांगणे, ओरडून सांगणे
उच्च स्वरमा भन्नु, चिच्याएर भन्नु
అరిచి చెప్పడం
skaļi saukt, uzsaukt
உரக்கச் சொல்லுதல், கத்தி சொல்லுதல்
hõikama
գոռալ, ձայն տալ
qîrîn
לזעוק، לצעוק
يصرخ، يصيح
فریاد زدن
پکارنا، چلانا
zubrüllen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
!!!/ANMELDUNG.anmelden!!! |
معانی
معانی و مترادفهای zubrüllenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل