جملاتی با فعل vorausplanen ⟨مجهول حالتی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل vorausplanen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی vorausplanen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل vorausplanen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل vorausplanen


  • Sie plant ein ganzes Jahr voraus . 
    انگلیسی She plans a whole year in advance.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل vorausplanen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل vorausplanen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های vorausplanen آلمانی


آلمانی vorausplanen
انگلیسی plan ahead, budget ahead, forecast, plan out in advance, prearrange, preplan, project ahead, think ahead
روسی загадать, загадывать, планировать заранее
اسپانیایی planificar, prever
فرانسوی anticiper, planifier, programmer, prévoir
ترکی önceden planlamak
پرتغالی planear com antecedência, planejamento antecipado, planejar antecipadamente, planejar com antecedência
ایتالیایی pianificare, pianificare in anticipo, progettare in anticipo, programmare in anticipo
رومانی planifica
مجاری előre tervezni
لهستانی planować z wyprzedzeniem
یونانی προγραμματισμός, προσχεδιάζω
هلندی vooruit plannen
چکی naplánovat předem, plánovat dopředu, plánovat předem
سوئدی planera i förväg
دانمارکی forberede
ژاپنی 事前に計画する
کاتالان planificar
فنلاندی ennakoida, suunnitella etukäteen
نروژی forberede, planlegge
باسکی aurreplanatu
صربی planirati unapred
مقدونی планирање
اسلوونیایی načrtovati vnaprej, predvideti
اسلواکی plánovať vopred
بوسنیایی planirati unaprijed
کرواتی planirati unaprijed
اوکراینی попередньо планувати
بلغاری планиране напред
بلاروسی планаваць наперад
اندونزیایی merencanakan ke depan
ویتنامی lập kế hoạch trước
ازبکی oldindan rejalashtirmoq
هندی पहले से योजना बनाना
چینی 提前计划
تایلندی วางแผนล่วงหน้า
کره‌ای 미리 계획하다
آذربایجانی irəli planlaşdırmaq
گرجی წინასწარ დაგეგმვა
بنگالی আগে থেকে পরিকল্পনা করা
آلبانیایی planifikoj paraprakisht
مراتی आगाऊ नियोजन करणे
نپالی अगाडि योजना बनाउने
تلگو ముందుగానే ప్రణాళిక చేయడం
لتونیایی iepriekš plānot
تامیلی முன்கூட்டிக் திட்டமிடுதல்
استونیایی ette planeerima
ارمنی նախապես պլանավորել
کردی berî plan kirin
عبریלתכנן מראש
عربیالتخطيط المسبق
فارسیپیش‌نگری
اردوپیشگی منصوبہ بندی

vorausplanen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های vorausplanen

  • im Voraus planen
  • prädisponieren, disponieren, vorsehen

vorausplanen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: vorausplanen

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 121752, 775360