جملاتی با فعل sich wegschleichen (hat) 〈مجهول حالتی〉 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل wegschleichen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی sich wegschleichen (hat) به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل wegschleichen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه wegschleichen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه wegschleichen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه wegschleichen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه wegschleichen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه wegschleichen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه wegschleichen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه wegschleichen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل sich wegschleichen (hat)
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل sich wegschleichen (hat)
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل sich wegschleichen (hat)
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای sich wegschleichen (hat) آلمانی
-
sich wegschleichen (hat)
steal away, slip away, sneak away
незаметно уйти, украдкой уйти
eludir, marcharse a hurtadillas, desaparecer, escabullirse
s'en aller discrètement, s'éclipser
kaçmak, sıvışmak
escapar, sair furtivamente
fuggire silenziosamente, sgattaiolare
fura, sneaky
elslisszan
wymknąć się
φεύγω στις μύτες, κρυφά απομακρύνομαι
sneaken, wegglijden
plížit se
smita, smyga
liste sig bort, snige
こっそり去る, 静かに去る
escapar-se
hiipiä, livahtaa
snike seg bort
isiltasunarekin alde egin
iskradati se, otići neprimetno
поткрадување
izmakniti se
potichu sa vytratiť
ispariti se, otići tiho
ispariti, otići tiho
вислизнути, вкрадатися
изплъзвам се
пакінуць
menyelinap pergi
lén đi
yashirincha chiqib ketmoq
चुपचाप निकलना
悄悄离开
แอบออกไป
몰래 떠나다
sakitcə çıxıb getmək
ჩუმად გასვლა
চুপচাপ চলে যাওয়া
shko fshehtas
शांतपणे निघून जाऊ
चुपचाप बाहिर निस्कनु
నిశ్శబ్దంగా బయల్దేరడం
klusi aiziet
சும்மா வெளியேறுவது
hiiluda minema
հանգիստ հեռանալ
bêdengî derketin
לברוח בשקט
الابتعاد بهدوء
دزدکی رفتن
چپکے سے نکلنا
sich wegschleichen (hat) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای sich wegschleichen (hat)- sich still und leise vom Ort entfernen
- still und leise vom Ort weggehen
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل