جملاتی با فعل sich wegschleichen (hat) ⟨مجهول حالتی⟩ ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل wegschleichen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی sich wegschleichen (hat) به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل wegschleichen در دسترس هستند.

بازگشتی, haben
weg·geschlichen sein
sein
weg·geschlichen sein

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل sich wegschleichen (hat)

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل sich wegschleichen (hat)

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل sich wegschleichen (hat)

ترجمه‌ها

ترجمه‌های sich wegschleichen (hat) آلمانی


آلمانی sich wegschleichen (hat)
انگلیسی steal away, slip away, sneak away
روسی незаметно уйти, украдкой уйти
اسپانیایی eludir, marcharse a hurtadillas, desaparecer, escabullirse
فرانسوی s'en aller discrètement, s'éclipser
ترکی kaçmak, sıvışmak
پرتغالی escapar, sair furtivamente
ایتالیایی fuggire silenziosamente, sgattaiolare
رومانی fura, sneaky
مجاری elslisszan
لهستانی wymknąć się
یونانی φεύγω στις μύτες, κρυφά απομακρύνομαι
هلندی sneaken, wegglijden
چکی plížit se
سوئدی smita, smyga
دانمارکی liste sig bort, snige
ژاپنی こっそり去る, 静かに去る
کاتالان escapar-se
فنلاندی hiipiä, livahtaa
نروژی snike seg bort
باسکی isiltasunarekin alde egin
صربی iskradati se, otići neprimetno
مقدونی поткрадување
اسلوونیایی izmakniti se
اسلواکی potichu sa vytratiť
بوسنیایی ispariti se, otići tiho
کرواتی ispariti, otići tiho
اوکراینی вислизнути, вкрадатися
بلغاری изплъзвам се
بلاروسی пакінуць
اندونزیایی menyelinap pergi
ویتنامی lén đi
ازبکی yashirincha chiqib ketmoq
هندی चुपचाप निकलना
چینی 悄悄离开
تایلندی แอบออกไป
کره‌ای 몰래 떠나다
آذربایجانی sakitcə çıxıb getmək
گرجی ჩუმად გასვლა
بنگالی চুপচাপ চলে যাওয়া
آلبانیایی shko fshehtas
مراتی शांतपणे निघून जाऊ
نپالی चुपचाप बाहिर निस्कनु
تلگو నిశ్శబ్దంగా బయల్దేరడం
لتونیایی klusi aiziet
تامیلی சும்மா வெளியேறுவது
استونیایی hiiluda minema
ارمنی հանգիստ հեռանալ
کردی bêdengî derketin
عبریלברוח בשקט
عربیالابتعاد بهدوء
فارسیدزدکی رفتن
اردوچپکے سے نکلنا

sich wegschleichen (hat) in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های sich wegschleichen (hat)

  • sich still und leise vom Ort entfernen
  • still und leise vom Ort weggehen

sich wegschleichen (hat) in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 1037361, 1037361