جملاتی با فعل sedimentieren ⟨مجهول حالتی⟩ ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل sedimentieren. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی sedimentieren به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل sedimentieren در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل sedimentieren


  • Diese Partikeln sedimentieren im Erdschwerefeld. 
    انگلیسی These particles sediment in the Earth's gravitational field.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل sedimentieren

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل sedimentieren

ترجمه‌ها

ترجمه‌های sedimentieren آلمانی


آلمانی sedimentieren
انگلیسی sediment, deposit, settle
روسی осаждаться, осаждение, осаживать, оседать, отстаиваться, седиментировать
اسپانیایی deposición, sedimentar, sedimentarse
فرانسوی sédimenter
ترکی tortulama, tortullaşmak, çökelme
پرتغالی sedimentar, deposição
ایتالیایی sedimentare
رومانی depunere, sedimentare
مجاری ülepedni, ülepedés
لهستانی osadzanie, osadzać, sedimentacja
یونانی καθίζηση
هلندی afzetten, sedimenteren
چکی sedimentace, usazování
سوئدی sedimentera
دانمارکی aflejring
ژاپنی 沈殿
کاتالان sedimentar
فنلاندی kerrostua, sedimentoida
نروژی sedimentere
باسکی sedimentatzea
صربی sedimentacija, taloženje
مقدونی седиментација
اسلوونیایی odlaganje, sedimentirati
اسلواکی sedimentácia, usadzovanie
بوسنیایی taloženje
کرواتی taloženje
اوکراینی осад, осадження
بلغاری отлагане, седиментиране
بلاروسی осаджваць
اندونزیایی endapkan
ویتنامی lắng đọng
ازبکی sedimentatsiya qilish
هندی अवसारण करना
چینی 沉淀
تایلندی ตกตะกอน
کره‌ای 침전시키다
آذربایجانی səmentləşdirmək
گرجی სედიმენტირება
بنگالی সেডিমেন্ট করা
آلبانیایی sedimentoj
مراتی अवसारण करणे
نپالی सेडिमेंट गर्नु
تلگو సెడిమెంట్ చేయడం
لتونیایی nogulsēt
تامیلی செடிமென்ட் செய்யுதல்
استونیایی sedimenteerima
ارمنی սեմենտացնել
کردی sediment kirin
عبریסידימנטציה، שקיעה
عربیترسيب
فارسیرسوب کردن، رسوب گذاری
اردوتجزیہ، رسوب

sedimentieren in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های sedimentieren

  • Trennung von Feststoffen aus Flüssigkeiten durch Ablagerung

sedimentieren in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 17155