جملاتی با فعل rausspringen ⟨مجهول حالتی⟩ ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل rausspringen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی rausspringen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل rausspringen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل rausspringen


  • Was springt für mich dabei raus ? 
    انگلیسی What do I get out of it?
  • Und was springt für mich dabei raus ? 
    انگلیسی And what do I get out of it?

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل rausspringen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل rausspringen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های rausspringen آلمانی


آلمانی rausspringen
انگلیسی jump out, emerge, spring out
روسی выпрыгивать, выскочить
اسپانیایی aparecer, saltar
فرانسوی sauter, apparaître
ترکی ani çıkış, aniden ortaya çıkmak
پرتغالی saltar para fora, aparecer, saltar
ایتالیایی saltare fuori, emergere
رومانی sări afară, ieși brusc
مجاری kiugrik, előbukkan
لهستانی wyskakiwać, pojawić się
یونانی εμφανίζεται, ξεπετάγεται
هلندی uitspringen, tevoorschijn springen
چکی vyskočit, vynořit se
سوئدی dyka upp, hoppa ut
دانمارکی springe frem
ژاپنی 現れる, 飛び出す
کاتالان apareixer, saltar
فنلاندی hypätä ulos, pyrähtää esiin
نروژی dukke opp, komme frem
باسکی agertzea, sartu
صربی iskakati, iznenada se pojaviti
مقدونی извирање, појава
اسلوونیایی izskočiti, prikazati se
اسلواکی vynoriť sa, vyskočiť
بوسنیایی iskakati, izletjeti
کرواتی iskakati, iznenada se pojaviti
اوکراینی вискакувати, випригувати
بلغاری изплувам, изскачам
بلاروسی выскочыць, з'явіцца
اندونزیایی muncul tiba-tiba
ویتنامی xuất hiện bất ngờ
ازبکی kutilmagan paydo bo'lish
هندی अचानक दिखना
چینی 突然出现
تایلندی ปรากฏขึ้นทันที
کره‌ای 갑자기 나타나다
آذربایجانی ani görünmək
گرجی უცებ გაჩნდა
بنگالی হঠাৎ দেখা দেওয়া
آلبانیایی shfaqet papritur
مراتی अचानक दिसणे
نپالی अचानक देखा पर्नु
تلگو అకస్మాత్తుగా కనిపించడం
لتونیایی pēkšņi parādīties
تامیلی திடீரென தோற்றுவது
استونیایی äkitselt ilmneda
ارمنی հանկարծ հայտնվել
کردی derketin, dîyar bûn
عبریלהופיע פתאום، לקפוץ החוצה
عربیيخرج، يظهر
فارسیناگهان بیرون آمدن
اردواچانک باہر آنا

rausspringen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های rausspringen

  • unerwartet hervorkommen oder erscheinen

rausspringen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 8801806, 8033417