جملاتی با فعل rausspringen 〈مجهول حالتی〉 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل rausspringen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی rausspringen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل rausspringen در دسترس هستند.
زمان حال
-
Was
springt
für mich dabeiraus
?
What do I get out of it?
-
Und was
springt
für mich dabeiraus
?
And what do I get out of it?
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه rausspringen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه rausspringen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه rausspringen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه rausspringen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه rausspringen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه rausspringen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه rausspringen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل rausspringen
-
Was
springt
für mich dabeiraus
?
What do I get out of it?
-
Und was
springt
für mich dabeiraus
?
And what do I get out of it?
جدول افعال
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل rausspringen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل rausspringen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای rausspringen آلمانی
-
rausspringen
jump out, emerge, spring out
выпрыгивать, выскочить
aparecer, saltar
sauter, apparaître
ani çıkış, aniden ortaya çıkmak
saltar para fora, aparecer, saltar
saltare fuori, emergere
sări afară, ieși brusc
kiugrik, előbukkan
wyskakiwać, pojawić się
εμφανίζεται, ξεπετάγεται
uitspringen, tevoorschijn springen
vyskočit, vynořit se
dyka upp, hoppa ut
springe frem
現れる, 飛び出す
apareixer, saltar
hypätä ulos, pyrähtää esiin
dukke opp, komme frem
agertzea, sartu
iskakati, iznenada se pojaviti
извирање, појава
izskočiti, prikazati se
vynoriť sa, vyskočiť
iskakati, izletjeti
iskakati, iznenada se pojaviti
вискакувати, випригувати
изплувам, изскачам
выскочыць, з'явіцца
muncul tiba-tiba
xuất hiện bất ngờ
kutilmagan paydo bo'lish
अचानक दिखना
突然出现
ปรากฏขึ้นทันที
갑자기 나타나다
ani görünmək
უცებ გაჩნდა
হঠাৎ দেখা দেওয়া
shfaqet papritur
अचानक दिसणे
अचानक देखा पर्नु
అకస్మాత్తుగా కనిపించడం
pēkšņi parādīties
திடீரென தோற்றுவது
äkitselt ilmneda
հանկարծ հայտնվել
derketin, dîyar bûn
להופיע פתאום، לקפוץ החוצה
يخرج، يظهر
ناگهان بیرون آمدن
اچانک باہر آنا
rausspringen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای rausspringenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل