جملاتی با فعل hoppeln ⟨مجهول حالتی⟩ ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل hoppeln. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی hoppeln به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل hoppeln در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل hoppeln


  • Der Hase hoppelt über die Wiese. 
    انگلیسی The hare hops over the meadow.
  • Schwarze Kaninchen hoppeln in den Himmel der träumenden Kaninchen. 
    انگلیسی Black rabbits hop into the sky of dreaming rabbits.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل hoppeln

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل hoppeln

ترجمه‌ها

ترجمه‌های hoppeln آلمانی


آلمانی hoppeln
انگلیسی hop, bounce, hobble, lollop, scamper, scuttle
روسی прыгать, скакать, подпрыгивать, подпрыгнуть, прыгнуть, скакнуть
اسپانیایی brincar, saltar, corretear
فرانسوی bondir, sauter, faire des bonds, sautiller
ترکی hoplamak, hoplayarak gitmek, zıplamak
پرتغالی saltitar, ir aos saltinhos, pular, vir aos saltinhos
ایتالیایی saltellare, saltare
رومانی săltăreț
مجاری pattogni, szökdécsel, ugrálni
لهستانی kicać, kicnąć, podskakiwać, pokicać, skakać
یونانی πηδώ, χοροπηδώ
هلندی hobbelen, hoppelen, huppelen, huppen, schokken
چکی hopkovat, hopsat, poskakovat, zahopkovat
سوئدی hoppa, skutta
دانمارکی hoppe, springe
ژاپنی ぴょんぴょんする, 跳ねる
کاتالان botar, saltar
فنلاندی hypätä, pomppia
نروژی hoppe
باسکی hasi
صربی poskakivati, skakutati
مقدونی скокање, скокотам
اسلوونیایی poskakovati, skakati
اسلواکی poskakovať, skákať
بوسنیایی poskakivati, skakutati
کرواتی poskakivati, skakutati
اوکراینی пригати, стрибати
بلغاری подскачане, скачане
بلاروسی скакаць
اندونزیایی melompat-lompat
ویتنامی nhảy nhót
ازبکی sakrab yurmoq
هندی फुदकना
چینی 蹦跳
تایلندی กระโดดไป
کره‌ای 깡총거리다, 깡충거리다
آذربایجانی tullanmaq
گرجی ხტუნაობა
بنگالی লাফাতে চলা
آلبانیایی hidhem
مراتی फुदकणे
نپالی फुद्कनु
تلگو దూకుతూ వెళ్లు
لتونیایی lēkāt
تامیلی குதித்து செல், தாவி செல்
استونیایی hüpeldama
ارمنی ցատկոտել
کردی qefz kirin
عبریקפיצה، קפיצות
عربیقفز، وثب
فارسیجست و خیز کردن، پریدن
اردوچھوٹے چھوٹے چھلانگیں

hoppeln in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های hoppeln

  • sich hüpfend in kleinen Sprüngen fortbewegen, hüpfen, jumpen, hopsen, springen

hoppeln in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 3005053

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 498493, 1103079

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 498493

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: hoppeln