جملاتی با فعل wiedererstehen 〈مجهول حالتی〉 〈جمله پرسشی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل wiedererstehen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی wiedererstehen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل wiedererstehen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه wiedererstehen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه wiedererstehen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه wiedererstehen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه wiedererstehen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه wiedererstehen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه wiedererstehen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه wiedererstehen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل wiedererstehen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل wiedererstehen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل wiedererstehen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای wiedererstehen آلمانی
-
wiedererstehen
revive, rise again, re-emerge
воскреснуть, возродиться
renacer, resurgir
renaître, ressusciter
tekrar var olmak, yeniden doğmak
renascer, ressurgir
risorgere, rinascere
renaște, reînvie
újraéled, újjászületik
odrodzić się, wstać z martwych
αναβιώνω, αναγεννώμαι
herleven, opstaan
znovu vzniknout
återuppstå
genopstå
再生, 復活
renéixer, ressuscitar
herätä henkiin, uudelleen syntyä
gjenoppstå
berreskuratu, berriz sortu
oživeti, ponovno se pojaviti
воскреснување, обновување
oživeti, ponovno nastati
oživiť, znovu vzniknúť
oživjeti, ponovno se pojaviti
oživjeti, ponovno nastati
воскресати, відроджуватися
възкръсвам, възраждане
адраджацца, узнікаць зноў
bangkit kembali
xuất hiện lại
yana paydo bo'lish
dubara uthna
再次出现
ปรากฏอีกครั้ง
다시 일어나다
yenidən doğulmaq, yenidən yaranmaq
აღდგება
আবার উদয় হওয়া
rilind
पुन्हा उगणे
पुनः उठ्नु
మళ్లీ ఉద్భవించడం
atdzimt atkal
மீண்டும் எழுவது
taas sündima
վերածնվել
dîsa derketin
לִקְרוֹם עוֹר
يستعيد الحياة، يعود للحياة
دوباره زنده شدن، احیا
دوبارہ زندہ ہونا، نئی زندگی پانا
wiedererstehen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای wiedererstehenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل