جملاتی با فعل wiedererstehen ⟨مجهول حالتی⟩ ⟨جمله پرسشی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل wiedererstehen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی wiedererstehen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل wiedererstehen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل wiedererstehen

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل wiedererstehen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل wiedererstehen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های wiedererstehen آلمانی


آلمانی wiedererstehen
انگلیسی revive, rise again, re-emerge
روسی воскреснуть, возродиться
اسپانیایی renacer, resurgir
فرانسوی renaître, ressusciter
ترکی tekrar var olmak, yeniden doğmak
پرتغالی renascer, ressurgir
ایتالیایی risorgere, rinascere
رومانی renaște, reînvie
مجاری újraéled, újjászületik
لهستانی odrodzić się, wstać z martwych
یونانی αναβιώνω, αναγεννώμαι
هلندی herleven, opstaan
چکی znovu vzniknout
سوئدی återuppstå
دانمارکی genopstå
ژاپنی 再生, 復活
کاتالان renéixer, ressuscitar
فنلاندی herätä henkiin, uudelleen syntyä
نروژی gjenoppstå
باسکی berreskuratu, berriz sortu
صربی oživeti, ponovno se pojaviti
مقدونی воскреснување, обновување
اسلوونیایی oživeti, ponovno nastati
اسلواکی oživiť, znovu vzniknúť
بوسنیایی oživjeti, ponovno se pojaviti
کرواتی oživjeti, ponovno nastati
اوکراینی воскресати, відроджуватися
بلغاری възкръсвам, възраждане
بلاروسی адраджацца, узнікаць зноў
اندونزیایی bangkit kembali
ویتنامی xuất hiện lại
ازبکی yana paydo bo'lish
هندی dubara uthna
چینی 再次出现
تایلندی ปรากฏอีกครั้ง
کره‌ای 다시 일어나다
آذربایجانی yenidən doğulmaq, yenidən yaranmaq
گرجی აღდგება
بنگالی আবার উদয় হওয়া
آلبانیایی rilind
مراتی पुन्हा उगणे
نپالی पुनः उठ्नु
تلگو మళ్లీ ఉద్భవించడం
لتونیایی atdzimt atkal
تامیلی மீண்டும் எழுவது
استونیایی taas sündima
ارمنی վերածնվել
کردی dîsa derketin
عبریלִקְרוֹם עוֹר
عربیيستعيد الحياة، يعود للحياة
فارسیدوباره زنده شدن، احیا
اردودوبارہ زندہ ہونا، نئی زندگی پانا

wiedererstehen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های wiedererstehen

  • von Neuem entstehen

wiedererstehen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود