جملاتی با فعل davonstürmen ⟨مجهول حالتی⟩ ⟨جمله پرسشی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل davonstürmen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی davonstürmen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل davonstürmen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل davonstürmen


  • Nach ihrem Streit stürmte Tom davon . 
    انگلیسی After their argument, Tom stormed off.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل davonstürmen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل davonstürmen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های davonstürmen آلمانی


آلمانی davonstürmen
انگلیسی rush off, storm off, run off quickly, storm away
روسی бежать, убегать
اسپانیایی escapar rápidamente, huir rápidamente
فرانسوی s'enfuir rapidement
ترکی hızla kaçmak
پرتغالی fugir rapidamente
ایتالیایی fuggire, scappare
رومانی fugi repede, se îndepărta rapid
مجاری elrohan
لهستانی porwać, uciekać
یونانی φεύγω με φούρια, καταφεύγω, φεύγω γρήγορα
هلندی wegstormen
چکی utekat
سوئدی rusha iväg, springa iväg
دانمارکی storme væk
ژاپنی 急いで逃げる, 猛然と走り去る
کاتالان escapar ràpidament
فنلاندی karkaaminen
نروژی løpe bort, storme bort
باسکی ihes egin
صربی brzo pobjeći, naglo pobjeći
مقدونی бегство, брзо бегство
اسلوونیایی bežati
اسلواکی prudko utiecť, rýchlo ujsť
بوسنیایی brzo otići, naglo pobjeći
کرواتی brzo pobjeći, naglo pobjeći
اوکراینی поспішно втекти, різко втекти
بلغاری избягам
بلاروسی збегчы, разбірацца
اندونزیایی marah-marah pergi, terburu-buru pergi
ویتنامی giận dữ chạy đi, xông ra bỏ đi
ازبکی g'azab bilan yugurib ketmoq, tezda yugurib ketmoq
هندی गुस्से में भाग जाना, झट से भागना
چینی 冲出去, 怒气冲冲地跑开
تایلندی พุ่งออกไป, วิ่งหนีอย่างโกรธ
کره‌ای 성난 채로 뛰쳐나가다, 쏜살같이 뛰쳐나가다
آذربایجانی qəzəblə qaçıb getmək, sürətlə qaçıb getmək
گرجی გაბრაზებით გაქცევა, გაქცევა
بنگالی ঝটপট পালানো, রেগে পালিয়ে যাওয়া
آلبانیایی ik i zemëruar, ik me vrap
مراتی झपाट्याने पळून जाणे, रागाने पळून जाणे
نپالی छिटो भाग्नु, रिसले भाग्नु
تلگو కోపంగా పరిగెత్తి వెళ్లిపోవడం, వేగంగా పరుగెత్తి వెళ్లిపోవడం
لتونیایی aizskriet, izbēgt
تامیلی கோபமாக ஓடிச் போகுதல், விரைவாக ஓடிச் போகுதல்
استونیایی ära jooksma, ära tormama
ارمنی Զայրացած դուրս փախնել, արագ դուրս վազել
کردی bi lez derketin, bi lez revîn
عبریבריחה מהירה ועזה
عربیالركض بسرعة وعنف
فارسیفرار کردن
اردوتیزی سے بھاگنا

davonstürmen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های davonstürmen

  • schnell und heftig weglaufen

davonstürmen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 10735792