جملاتی با فعل blinzeln ⟨مجهول حالتی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل blinzeln. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی blinzeln به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل blinzeln در دسترس هستند.

زمان حال

-

گذشته ناقص

  • Sie blinzelte , um die Tränen aufzuhalten. 
    انگلیسی She blinked to stop the tears.
  • Am frühen Morgen blinzelte sie in das Sonnenlicht und erwachte langsam. 
    انگلیسی In the early morning, she blinked at the sunlight and slowly woke up.

وجه التزامی I

-

حالت التبعیض دوم

-

امری

-

مصدر

  • Maria musste blinzeln , weil ihr bei den Steinmetzarbeiten Staub ins Auge geflogen war. 
    انگلیسی Maria had to blink because dust had flown into her eye during the stonemasonry work.

وجه وصفی

  • Ich habe geblinzelt . 
    انگلیسی I was blinking.

 جدول افعال قوانین  معانی 

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل blinzeln


  • Sie blinzelte , um die Tränen aufzuhalten. 
    انگلیسی She blinked to stop the tears.
  • Am frühen Morgen blinzelte sie in das Sonnenlicht und erwachte langsam. 
    انگلیسی In the early morning, she blinked at the sunlight and slowly woke up.
  • Nachrichtensprecher blinzeln viel. 
    انگلیسی Newscasters blink a lot.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل blinzeln

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل blinzeln

ترجمه‌ها

ترجمه‌های blinzeln آلمانی


آلمانی blinzeln
انگلیسی blink, squint, bat (one's eyelashes), bat eyelids, bat eyes, nictate, nictitate, squinny
روسی моргать, мигать, жмуриться, зажмуриваться, зажмуриться, мигнуть, моргнуть, подмигивать
اسپانیایی parpadear, pestañear
فرانسوی ciller, cligner des yeux, clignoter, papilloter, cligner
ترکی göz kırpmak
پرتغالی piscar, pestanejar, piscar o olho, piscada, piscadela
ایتالیایی battere le ciglia, socchiudere gli occhi, strizzare gli occhi, chiudere gli occhi brevemente, sbattere le palpebre
رومانی clipi
مجاری hunyorgat, kacsint, pislantás
لهستانی mrugać, mrugnąć, mrużyć oczy, zmrużyć oczy
یونانی βλεφαρίζω, ανοιγοκλείνω τα μάτια
هلندی knipperen
چکی mhouřit, mžourat, zamžourat, mrknout
سوئدی blinka, kisa, plira
دانمارکی blinke, misse med øjnene
ژاپنی まばたきする, まばたき
کاتالان pestanyejar, parpellejar
فنلاندی räpytellä, siristää, vilkuttaa
نروژی blunke, myse
باسکی mugitu
صربی treptati
مقدونی премигнување
اسلوونیایی pomežikniti
اسلواکی mrknúť
بوسنیایی treptati
کرواتی treptati
اوکراینی кліпати, мигати
بلغاری мигване
بلاروسی падмігваць
عبریמצמוץ
عربیرمش، غَمْزَة
فارسیچشمک زدن، پلک زدن
اردوجھپکنا

blinzeln in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های blinzeln

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 31862, 131259

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 657349, 10485259, 1606449

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 131259

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: blinzeln