جملاتی با فعل ausspringen (hat) ⟨مجهول حالتی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل ausspringen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی ausspringen (hat) به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل ausspringen در دسترس هستند.

haben
aus·gesprungen sein
sein
aus·gesprungen sein

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل ausspringen (hat)

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل ausspringen (hat)

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل ausspringen (hat)

ترجمه‌ها

ترجمه‌های ausspringen (hat) آلمانی


آلمانی ausspringen (hat)
انگلیسی jump out, leap out
روسی выскочить, выдаваться, выдаться, выйти, выпрыгнуть, выскакивать, выступать, выступить
اسپانیایی salir de un salto, saltar fuera
فرانسوی bondir dehors, sauter dehors
ترکی dışarı atlamak, dışarı sıçramak
پرتغالی pular para fora, saltar para fora
ایتالیایی balzare fuori, saltare fuori
رومانی sări afară
مجاری kiugrani
لهستانی wyskoczyć
یونانی πηδάω έξω
هلندی naar buiten springen
چکی vyskočit ven
سوئدی hoppa ut
دانمارکی hoppe ud, springe ud
ژاپنی 飛び出す
کاتالان saltar fora
فنلاندی hypätä ulos, loikata ulos
نروژی hoppe ut, sprette ut
باسکی kanpora jauzi egin
صربی искочити напоље
مقدونی искокне надвор
اسلوونیایی skočiti ven
اسلواکی vyskočiť von
بوسنیایی iskočiti van
کرواتی iskočiti van
اوکراینی вискочити, вистрибнути
بلغاری изскоча навън
بلاروسی выпрыгнуць, выскачыць
اندونزیایی melompat keluar, meloncat keluar
ویتنامی nhảy ra ngoài
ازبکی tashqariga sakramoq
هندی बाहर कूदना
چینی 跳出
تایلندی กระโดดออกไป
کره‌ای 뛰쳐나오다, 튀어나오다
آذربایجانی çölə tullanmaq
گرجی გარეთ გადახტომა
بنگالی বাইরে লাফানো
آلبانیایی kërcej jashtë
مراتی बाहेर उडी मारणे
نپالی बाहिर हामफाल्नु
تلگو బయటకు దూకడం
لتونیایی izlekt ārā
تامیلی வெளியே குதிக்க
استونیایی välja hüppama, välja kargama
ارمنی դուրս ցատկել
کردی li derve hilkişîn
عبریלקפוץ החוצה
عربیيثب إلى الخارج، يقفز إلى الخارج
فارسیبیرون جهیدن، بیرون پریدن
اردوباہر کودنا

ausspringen (hat) in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های ausspringen (hat)

  • durch Springen nach außen gelangen

ausspringen (hat) in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود