جملاتی با فعل auslöschen (regelm) (hat) ⟨مجهول حالتی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل auslöschen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی auslöschen (regelm) (hat) به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل auslöschen در دسترس هستند.

haben, منظم
aus·gelöscht sein
sein, نامنظم
aus·geloschen sein
sein, منظم
aus·gelöscht sein

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل auslöschen (regelm) (hat)

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل auslöschen (regelm) (hat)

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل auslöschen (regelm) (hat)

ترجمه‌ها

ترجمه‌های auslöschen (regelm) (hat) آلمانی


آلمانی auslöschen (regelm) (hat)
انگلیسی extinguish, erase, put out, annihilate, discharge, dispunge, douse, efface
روسی гасить, ликвидировать, погасить, стереть, уничтожать, гаснуть, задувать, задуть
اسپانیایی apagar, extinguir, borrar, aniquilar, exterminar, eliminar, suprimir
فرانسوی éteindre, détruire, anéantir, effacer, gommer, souffler, éliminer, annihiler
ترکی söndürmek, yok etmek, ortadan kaldırmak, silmek, öldürmek
پرتغالی extinguir, delir, desligar, dizimar, apagar, eliminar, matar, remover
ایتالیایی spegnere, annientare, cancellare, estinguere, eliminare, rimuovere
رومانی anula, elimina, stinge, șterge
مجاری elolt, eltávolít, megöl
لهستانی zgasić, zniszczyć, usunąć, wymazać, zabić
یونانی σβήνω, αφαιρώ, εξαφανίζω, εξοντώνω
هلندی uitdoen, blussen, uitvegen, uitwissen, wegvegen, doven, uitroeien, verwijderen
چکی zhasnout, uhasit, zhasit, odstranit, vyhasnout, vymazat, zlikvidovat
سوئدی släcka, utplåna, bortta
دانمارکی dræbe, fjerne, slukke, udslukke
ژاپنی 抹消する, 殺す, 消す, 消去する, 消滅させる
کاتالان extingir, apagar, eliminar, esborrar, matar
فنلاندی poistaa, sammuttaa, tappaa, tuhota
نروژی drepe, fjerne, slokke, utrydde
باسکی desagertu, ezabatu, hil, itzali
صربی ubiti, ugasiti, ukloniti
مقدونی отстранување, убиство, угаснување
اسلوونیایی odstraniti, ubiti, ugasiti
اسلواکی odstrániť, uhasiť, zabiť, zhasnúť
بوسنیایی ubiti, ugasiti, ukloniti
کرواتی ubiti, ugasiti, ukloniti
اوکراینی згасити, виключити, гасити, знищити
بلغاری изгасяване, премахвам, убивам, угасване
بلاروسی выдаліць, згасіць, знішчыць
عبریכיבוי، להסיר، להשמיד
عربیأطفأ، عفا، محا، إزالة، إطفاء، قتل
فارسیخاموش کردن، حذف کردن، کشتن
اردوختم کرنا، بجھانا، مٹانا، مار دینا

auslöschen (regelm) (hat) in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های auslöschen (regelm) (hat)

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 910551

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 9869595, 5797732

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 977117, 977117, 977117

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: auslöschen