جملاتی با فعل anmischen ⟨مجهول حالتی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل anmischen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی anmischen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل anmischen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل anmischen

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل anmischen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول حالتی برای فعل anmischen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های anmischen آلمانی


آلمانی anmischen
انگلیسی blend, mix
روسی замесить, замешивать, приготовить, примешать, примешивать, смешивать
اسپانیایی mezclar, preparar
فرانسوی mélanger, préparer
ترکی hazırlamak, karıştırmak
پرتغالی misturar, preparar
ایتالیایی mescolare, preparare
رومانی amesteca
مجاری keverés, összekeverés
لهستانی mieszać, przygotować
یونانی ανάμειξη, μείγμα
هلندی mengen, mixen
چکی připravit, smíchat
سوئدی blanda
دانمارکی blande
ژاپنی 混ぜる, 調合する
کاتالان mesclar, preparar
فنلاندی sekoittaa, valmistaa
نروژی blande, mikse
باسکی nahastu, prestatzea
صربی mešati, pripremati
مقدونی мешање, приготвување
اسلوونیایی mešati, pripraviti
اسلواکی pripraviť, zmiešať
بوسنیایی miješati, pripremati
کرواتی miješati, pripremati
اوکراینی змішувати, приготовити
بلغاری приготвям, смесвам
بلاروسی змешваць
اندونزیایی campur
ویتنامی trộn
ازبکی aralashtirmoq
هندی मिलाना
چینی 拌和, 混合
تایلندی ผสม
کره‌ای 섞다
آذربایجانی qarışdırmaq
گرجی არევა
بنگالی মিশ্রিত করা
آلبانیایی përzien
مراتی मिश्रण करणे
نپالی घोल्नु
تلگو కలపడం
لتونیایی maisīt
تامیلی கலக்குதல்
استونیایی segama
ارمنی խառնել
کردی hevkirin
عبریלערבב
عربیخلط
فارسیمخلوط کردن
اردوترکیب، ملاوٹ

anmischen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های anmischen

  • durch Mischen herstellen oder zubereiten

anmischen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود