جملاتی با فعل abströmen 〈مجهول حالتی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل abströmen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی abströmen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل abströmen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه abströmen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه abströmen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه abströmen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه abströmen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه abströmen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه abströmen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه abströmen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل abströmen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل abströmen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل abströmen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای abströmen آلمانی
-
abströmen
disperse, drain, drift with the current, escape, flow away, flow off, run off
сбегать, стекать
escurrir, fluir, salir
s'échapper, s'écouler
akmak, sızmak
escoar, fluir
defluire, scorrere giù, sgorgare, via
curge, se scurge
elfolyás
odpływać
εκροή
afstromen, afvloeien
odtékat
avrinning, flöde
afstrømning
排出, 流出
desprendre, fluir
valuminen, virtaaminen
renne, strømme bort
ihes egin
oticanje
истекување
odtekanje
odtekať
oticanje
odljevati
випливати, стікати
оттичане
адцякаць
mengalir, mengalir keluar
chảy ra, thoát ra
oqib chiqmoq, oqmoq
निकसना, बहना
排出, 流出
ระบายออก, ไหลออก
빠져나가다, 흘러나가다
axmaq, axıb çıxmaq
გამოედინება, ჩამდინება
নিস্কাশিত হওয়া, বয়ে যাওয়া
derdhet, rrjedh
निकलणे, वाहून जाणे
बग्नु, बाहिर बग्नु
ప్రవహించు, రాలిపోవు
izplūst, notecēt
ஓடிச் செல்ல, சேறி வெளியேறு
väljavoolama, ära voolama
արտահոսել, հոսել
derketin, derveçûn
זרימה
تدفق
جاری شدن، نشت
بہنا، نکلنا
abströmen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای abströmen- abfließen von Flüssigkeiten oder Gasen
- ausströmen, strömend abfließen, (sich) leeren, absickern, versiegen, ablaufen
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل