جملاتی با فعل verprassen ⟨مجهول فرایندی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل verprassen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی verprassen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل verprassen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری مجهول فرایندی برای فعل verprassen

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی مجهول فرایندی برای فعل verprassen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری مجهول فرایندی برای فعل verprassen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های verprassen آلمانی


آلمانی verprassen
انگلیسی squander, waste, blow, dissipate in luxury, fritter away, guzzle (away)
روسی потратить, праздность, прокутить, расточать, расточительство
اسپانیایی malgastar, derrochar, despilfarrar, prodigar
فرانسوی dilapider, gaspiller, engloutir
ترکی harcayıp geçmek, israf, savurganlık, yemek
پرتغالی desperdiçar, dissipar, esbanjar, torrar
ایتالیایی dissipare, scialacquare, scialare, spreco
رومانی risipi
مجاری elkölteni, pazarlás
لهستانی roztrwonić, trwonić, marnotrawić, marnować
یونانی κατασπαταλώ, σπατάλη
هلندی verprassen, verbrassen, verkwisten
چکی plýtvat, pohýřit, prohýřit
سوئدی slösa
دانمارکی forbruge, forøde, spilde, svire op
ژاپنی 浪費する, 無駄遣い, 無駄遣いする
کاتالان despilfarrar, malgastar
فنلاندی hukkata, hukkua, tuhlata
نروژی sløse
باسکی xahutatu, xahutze, xahutzen
صربی prokockati, rasipati
مقدونی потрошување, разграбување, распрснување
اسلوونیایی razsipati
اسلواکی plytvať, rozmačkávať
بوسنیایی prokockati, rasipati
کرواتی rasipati
اوکراینی марнувати, розтрачувати
بلغاری похарчване, празноразходване, разпиляване
بلاروسی марнаваць, расходаваць
اندونزیایی menghamburkan uang
ویتنامی lãng phí, tiêu phí tiền
ازبکی israf qilmoq, pulni isrof qilmoq
هندی फिज़ूल खर्च करना, व्यर्थ खर्च करना
چینی 挥霍, 挥霍钱财
تایلندی ฟุ่มเฟือยเงิน, ฟุ่มเฟือยใช้จ่าย
کره‌ای 낭비하다
آذربایجانی israf etmək, pul israf etmek
گرجی ფულის ხარჯვა უაზროდ, ხარჯვა უსარგებლოდ
بنگالی অপচয় করা, পয়সা নষ্ট করা
آلبانیایی shpenzoj paratë kot, shpenzosh kot
مراتی पैसे वाया घालवणे, फिजूल खर्च करणे
نپالی अपव्यय गर्नु, पैसा फिजुल खर्च गर्नु
تلگو డబ్బును వృథా చేయడం, వృథా ఖర్చు చేయడం
لتونیایی izšķiest, izšķiest naudu
تامیلی பணம் வீணாக்குதல், பணம் வீணாக்குவது
استونیایی raiskama, raiskama raha
ارمنی ծախսել, ծախսել գումարը ապարդյուն
کردی israf kirin, xerc kirin
عبریלבזבז، לפרוס
عربیإسراف
فارسیهدر دادن، ولخرجی
اردوبے جا خرچ، فضول خرچی

verprassen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های verprassen

  • [Finanzen] eine Ressource (besonders Geld) nicht sachgerecht, aber zum eigenen Vergnügen, verbrauchen, prassend vergeuden, durchbringen, zum Fenster hinauswerfen, verschwenden, verballern

verprassen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 319777

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: verprassen

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 319777