جملاتی با فعل über-gießen 〈مجهول فرایندی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل übergießen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی über-gießen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل übergießen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه übergießen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه übergießen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه übergießen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه übergießen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه übergießen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه übergießen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه übergießen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول فرایندی برای فعل über-gießen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول فرایندی برای فعل über-gießen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول فرایندی برای فعل über-gießen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای über-gießen آلمانی
-
über-gießen
spill, dash, douse, pour over, pour, drench, overpour
заливать, поливать, проливать, пролить, обливать, залить, облить, окатить
verter, derramar
déverser, verser, renverser
dökmek, üzerine dökmek, sıvı dökmek
derramar, verter, regar
rovesciare, ricoprire, versare
turna, stropi, vărsa
leönteni, kiönt, önteni
przelać, nalać zbyt dużo, nalewać zbyt dużo, polewać, przelewać, przepełniać, przepełnić, wylać
ρίχνω, ξεχειλίζω, πετάω, χύνω
overgieten, begieten, erover gieten, gieten over, morsen, besprenkelen
zalít, přelít, polít, rozlít
hälla över, ösa över
overhælde, spilde
注ぐ, かける, こぼす
abocar, derramar, verter
kaataa, valuttaa, valaa
hell, helle, overøse, spille, søle
isuri
preliti, preliti nešto, proliti, prosuti
излевање, прелива, преливање, разлевање
preliti, politi, razliti
zaliať, preliať
preliti, politi, proliti, prosuti
preliti, politi, proliti
заливати, поливати, засипати, пролити
заливам, заливане, изливам, изливане, преливам, разливам
заліваць, заліць, праліваць
לשפוך، למזוג
تسرب، سكب
پاشیدن، ریختن
چھڑکنا، ڈالنا، بہانا، گرانا
über-gießen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای über-gießenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل