جملاتی با فعل entmischen 〈مجهول فرایندی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل entmischen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی entmischen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل entmischen در دسترس هستند.
زمان حال
-
Die fertige Lösung
entmischt
man mit Benzin und Wasser, dann kann aus dem gereinigten Bodensatz ein Extrakt hergestellt werden.
The finished solution is mixed with gasoline and water, then an extract can be made from the purified sediment.
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه entmischen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه entmischen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه entmischen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه entmischen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه entmischen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه entmischen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه entmischen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول فرایندی برای فعل entmischen
-
Die fertige Lösung
entmischt
man mit Benzin und Wasser, dann kann aus dem gereinigten Bodensatz ein Extrakt hergestellt werden.
The finished solution is mixed with gasoline and water, then an extract can be made from the purified sediment.
جدول افعال
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول فرایندی برای فعل entmischen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول فرایندی برای فعل entmischen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای entmischen آلمانی
-
entmischen
unmix, decompose, exsolve, segregate, separate
разделение, разделять
separar
dissocier, démêler, séparer
ayırmak
desmisturar, separar
isolare, scomporre, separare
separare
szétválasztás
rozdzielić składniki, rozwarstwiać się
διαχωρισμός
scheiden
oddělit
separera
adskille
分離する, 混合物を分ける
separar components
erottaa
separere
osagaiak bereiztu
razdvojiti
разделување
ločiti
oddeliť zložky
odvojiti sastojke
odvojiti
відокремити, розділити
разделяне
раздзяляць
memisahkan
phân tách
ajratmoq
भिन्न करना
分离
แยก
분리하다
ayırmaq
გაყოფა
পৃথক করা
ndaj
विभाजन करणे
अलग गर्नु
వేరు చేయడం
atšķirt
பிரிக்க
eraldama
բաժանել
parçe kirin
להפריד
فصل المكونات
جدا کردن
اجزاء کو الگ کرنا
entmischen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای entmischen- die Bestandteile eines Gemenges (einer Mischung) voneinander trennen, separieren, trennen, zerlegen
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل