جملاتی با فعل emportauchen 〈مجهول فرایندی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل emportauchen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی emportauchen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل emportauchen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه emportauchen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه emportauchen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه emportauchen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه emportauchen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه emportauchen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه emportauchen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه emportauchen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول فرایندی برای فعل emportauchen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول فرایندی برای فعل emportauchen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول فرایندی برای فعل emportauchen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای emportauchen آلمانی
-
emportauchen
emerge, surface
всплывать
emerger, emergir, salir a la superficie
au surface, jaillir de l'eau
yüzeye çıkmak
emergir, surgir
riemergere, venire a galla
ieși la suprafață
felszínre kerül
wynurzać, wynurzać się
αναδύομαι
bovenkomen, oppervlakte bereiken
vynořit se
dyka upp
komme op
浮上する
emergir, sortir a la superfície
pinnalle nouseminen
komme til overflaten
gainera irten
izroniti
издигнување
prikazati se, priti na površje
vynoriť sa
izroniti
izroniti
випливати
излизам на повърхността
вынырваць
muncul ke permukaan, timbul
nổi lên, trồi lên
yuzaga chiqmoq
ऊपर आना, सतह पर आना
上浮, 浮出水面
ลอยขึ้นสู่ผิวน้ำ, โผล่ขึ้นมา
수면 위로 올라오다, 수면으로 떠오르다
səthə çıxmaq, üzə çıxmaq
ამოყვინთვა, ზედაპირზე ამოსვლა
উঠে আসা, ভেসে ওঠা
dal në sipërfaqe
पृष्ठभागावर येणे, वर येणे
माथि उठ्नु, सतहमा आउनु
ఉపరితలానికి రావడం, పైకి రావడం
iznirt, uzpeldēt
மேற்பரப்புக்கு வருதல், மேலெழுதல்
pinnale kerkima, pinnale tõusma
ջրի երես ելնել
derketin, li serê avê derketin
לצוף
الظهور
به سطح آمدن
سطح پر آنا
emportauchen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای emportauchenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل