جملاتی با فعل bereitfinden 〈مجهول فرایندی〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل bereitfinden. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی bereitfinden به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل bereitfinden در دسترس هستند.
زمان حال
-
Meinst du, es ist jemand unter uns, der sich
bereitfindet
, die Leitung zu übernehmen?
Do you think there is someone among us who is willing to take the lead?
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
Tom hat sich
bereitgefunden
, die Leitung zu übernehmen.
Tom has agreed to take over the leadership.
جدول افعال قوانین
- چگونه bereitfinden را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه bereitfinden را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه bereitfinden را در امری صرف میکنید؟
- چگونه bereitfinden را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه bereitfinden را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه bereitfinden را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه bereitfinden را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول فرایندی برای فعل bereitfinden
-
Meinst du, es ist jemand unter uns, der sich
bereitfindet
, die Leitung zu übernehmen?
Do you think there is someone among us who is willing to take the lead?
جدول افعال
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول فرایندی برای فعل bereitfinden
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول فرایندی برای فعل bereitfinden
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای bereitfinden آلمانی
-
bereitfinden
agree, consent, ready
готовность, согласие
disponerse, estar dispuesto
se déclarer prêt
hazır olmak
disponibilizar, oferecer-se
disponibile, pronto
se oferi
készséget vállalni
być gotowym, zgodzić się
είμαι έτοιμος
bereid zijn
připravit se
beredd
tilbyde
準備する, 用意する
estar disposat
valmiina
tilgjengelig
prest egon
pripremiti se
прифатам
pripravljenost
pripraviť sa
pripremiti se
pripremiti se
готовність, згода
съгласявам се
гатовы
bersedia, setuju
sẵn sàng, đồng ý
rozilik bildirmoq, tayyor bo‘lmoq
तैयार होना, सहमत होना
同意, 愿意
พร้อม, ยินยอม
기꺼이 하다, 동의하다
hazır olmaq, razı olmaq
თანხმდე, მზად ყოფნა
তৈরি হওয়া, সন্মতি দেওয়া
pranoj, të gatshëm
तयार होणे, सहमत होणे
तयार हुनु, सहमत हुनु
రాజీ కావడం, సిద్ధంగా ఉండటం
būt gatavam, piekrist
ஒப்புக்கொள்ளுதல், தயார் ஆகுதல்
nõustuma, olla valmis
համաձայն լինել, պատրաստ լինել
hazir bûn, razî bûn
להתנדב
استعداد
آماده بودن
تیار ہونا
bereitfinden in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای bereitfindenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل