جملاتی با فعل verhauchen (ist)

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل verhauchen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی verhauchen (ist) به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل verhauchen در دسترس هستند.

haben
verhauchen
sein
verhauchen

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل verhauchen (ist)

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل verhauchen (ist)

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل verhauchen (ist)

ترجمه‌ها

ترجمه‌های verhauchen (ist) آلمانی


آلمانی verhauchen (ist)
انگلیسی exhale softly, fade away gently
روسی подавлять, угасать
اسپانیایی apagar suavemente, susurrar
فرانسوی s'éteindre, s'évanouir
ترکی hafifçe solumak, nazikçe sönmek
پرتغالی esvair-se, sussurrar
ایتالیایی spegnersi lentamente, sospiro, svanire
رومانی se risipi, se stinge
مجاری elhal, elhalványul
لهستانی cichutko wydychać, łagodnie gasnąć
یونانی ξεθωριάζω, σβήνω
هلندی verblassen, vervagen
چکی jemně zhasnout, tiše vydechnout
سوئدی andas ut, slockna
دانمارکی blæse ud, slukke blidt
ژاپنی 優しく消える, 静かに息を吐く
کاتالان apagar-se suaument, esvair-se
فنلاندی hiljaa hengittää ulos, lempeä sammuminen
نروژی puste ut, slokne
باسکی ahoz irten, lehenengo itzali
صربی blago ugasiti, tiho izdahnuti
مقدونی гаснење, издување
اسلوونیایی izginiti, zgasniti
اسلواکی jemné zhasnutie, tichý výdych
بوسنیایی nježno ugasiti, tiho izdahnuti
کرواتی nježno ugasiti, tiho izdahnuti
اوکراینی м'яко згасати, потихеньку видихати
بلغاری издишам, угасвам
بلاروسی мякка згаснуць, павольна выдыхнуць
اندونزیایی menghembuskan napas pelan, padam perlahan
ویتنامی lịm tắt, thở khẽ
ازبکی sekin so'nmoq, yengil nafas chiqarmoq
هندی धीरे से श्वास छोड़ना, धीरे-धीरे बुझना
چینی 渐渐熄灭, 轻轻呼气
تایلندی ค่อยๆ ดับลง, หายใจออกเบาๆ
کره‌ای 사그라지다, 숨을 내쉬다
آذربایجانی yavaş-yavaş sönmək, yavaşca nəfəs vermək
گرجی ნელა ჩაქრობა, ჩუმად ამოსუნთქვა
بنگالی আস্তে আস্তে নিভে যাওয়া, নিঃশ্বাস ছাড়া
آلبانیایی nxjerr frymë lehtë, zbehet
مراتی हळूवार श्वास सोडणे, हळूहळू विझणे
نپالی बिस्तारै निभ्नु, बिस्तारै सास छोड्नु
تلگو నెమ్మదిగా ఆరిపోవు, మెల్లగా శ్వాస విడిచుట
لتونیایی klusi izelpot, lēni izdzist
تامیلی மெதுவாக அணையுதல், மெதுவாக மூச்சை விடுதல்
استونیایی vaikselt kustuma, vaikselt välja hingama
ارمنی դանդաղ արտաշնչել, դանդաղ մարել
کردی nefes derxistin
عبریלכבות בעדינות، לנשוף בעדינות
عربیانطفاء لطيف، تنفس خفيف
فارسیبه آرامی خاموش شدن، به آرامی نفس کشیدن
اردونرم بجھنا، ہلکا سانس لینا

verhauchen (ist) in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های verhauchen (ist)

  • leise ausatmen, sanft erlöschen, sterben
  • ausgehen

verhauchen (ist) in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 897302, 897302

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 897302