جملاتی با فعل verchartern

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل verchartern. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی verchartern به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل verchartern در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل verchartern

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل verchartern

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل verchartern

ترجمه‌ها

ترجمه‌های verchartern آلمانی


آلمانی verchartern
انگلیسی charter, charter out, lease
روسی арендовать, сдавать в аренду
اسپانیایی alquilar
فرانسوی charter, fréter
ترکی charter vermek, kiralamak
پرتغالی alugar, charter, fretar a
ایتالیایی noleggiare
رومانی închiriere
مجاری bérbeadás
لهستانی wynajmować
یونانی ναυλώ
هلندی charteren, verhuren
چکی pronajmout
سوئدی chartra, hyra ut
دانمارکی bortfragte, chartre
ژاپنی チャーターする, 貸し出す
کاتالان llogar
فنلاندی vuokrata
نروژی utleie
باسکی alokatzea
صربی iznajmljivanje
مقدونی изнајмување
اسلوونیایی najemati
اسلواکی prenajať
بوسنیایی iznajmljivanje
کرواتی iznajmljivanje
اوکراینی здавати в оренду, орендувати
بلغاری наем
بلاروسی арэндаваць, здаваць у арэнду
اندونزیایی menyewakan mobil
ویتنامی cho thuê xe
ازبکی avtomobilni ijaraga berish
هندی वाहन किराये पर देना
چینی 出租车辆
تایلندی ให้เช่ารถ
کره‌ای 차를 임대하다
آذربایجانی avtomobili icarəyə vermək
گرجی მანქანა ქირაზე გაცემა
بنگالی গাড়ি ভাড়া দেওয়া
آلبانیایی jep me qira automjetin
مراتی वाहन भाड्याने देणे
نپالی गाडी भाडामा दिने
تلگو వాహనాన్ని అద్దెకు ఇవ్వడం
لتونیایی transportu izīrēt
تامیلی வாகனத்தை வாடகைக்கு விடுதல்
استونیایی auto üürile andma
ارمنی մեքենա վարձակալել տալ
کردی kirê danîn
عبریשכירת כלי רכב
عربیتأجير
فارسیاجاره دادن
اردواجارہ دینا، کرایہ پر دینا

verchartern in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های verchartern

  • ein meist größeres Fahrzeug zeitweise an jemanden vermieten
  • [Wirtschaft] in Bestand geben, verpachten, vermieten, überlassen, in Pacht geben, untervermieten

verchartern in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 574947

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: verchartern

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 574947