جملاتی با فعل umherkutschieren (ist)
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل umherkutschieren. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی umherkutschieren (ist) به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل umherkutschieren در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه umherkutschieren را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه umherkutschieren را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه umherkutschieren را در امری صرف میکنید؟
- چگونه umherkutschieren را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه umherkutschieren را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه umherkutschieren را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه umherkutschieren را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل umherkutschieren (ist)
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل umherkutschieren (ist)
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل umherkutschieren (ist)
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای umherkutschieren (ist) آلمانی
-
umherkutschieren (ist)
drive around, wander
кататься, блуждать
herumfahren, umherfahren
herumfahren, umherfahren
dolaşmak, gezmek
passear, vaguear
herumfahren, umherfahren
se plimba
kóborolni, vándorolni
krążyć, jeździć bez celu
περιπλανώμαι
rondrijden, doorkruisen
toulání, bloudit
åka omkring
køre rundt
さまよう, ぶらぶらする
passejar
kulkureissu, vaeltaa
kjøre rundt
bidegabe ibili
kretati se, lutatati
шетање без цел
potovati brez cilja, tavati
povozovať
lutati
kretati se, lutati
блукати, кататися без мети
разхождам се
блукаць
berkeliling, berputar-putar
lượn lờ, đi loanh quanh
aylanib yurmoq, mashinada aylanmoq
गाड़ी चलाकर घूमना, घूमना
到处兜风, 四处兜风
ขับรถวน, ขับรถไปเรื่อย
돌아다니다, 차를 몰고 돌아다니다
dolaşmaq, maşınla dolaşmaq
მანქანით ბოდიალი, მანქანით ტრიალი
গাড়ি চালিয়ে ঘুরে বেড়ানো, ঘুরে বেড়ানো
qarkulloj, shëtis me makinë
कारने फिरणे, फिरणे
गाडी चलाउँदै घुम्नु
కారుతో చుట్టూ తిరగడం, చుట్టూ తిరగడం
braukāt apkārt
சுற்றிப் போக
ringi sõita
առանց նպատակ շրջել, շրջվել
bi erebeyê gerîn, gerîn
לטייל
التجول
گشت زدن
بے مقصد گھومنا
umherkutschieren (ist) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای umherkutschieren (ist)- ohne festes Ziel durch die Gegend fahren, herumkutschieren
- jemanden in einem bestimmten Gebiet zu unterschiedlichen Orten fahren, herumkutschieren
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل
- ساخت زمان حال از umherkutschieren
- ساخت گذشته ناقص از umherkutschieren
- ساخت امری از umherkutschieren
- ساخت وجه التمنی I (Konjunktiv I) از umherkutschieren
- ساخت وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) از umherkutschieren
- ساخت مصدر از umherkutschieren
- ساخت وجه وصفی از umherkutschieren
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟