جملاتی با فعل rieseln

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل rieseln. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی rieseln به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل rieseln در دسترس هستند.

sein
rieseln
haben
rieseln

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل rieseln

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل rieseln

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل rieseln

ترجمه‌ها

ترجمه‌های rieseln آلمانی


آلمانی rieseln
انگلیسی trickle, drizzle, gush, fall softly
روسی струиться, плескать, сыпаться, журчать, моросить, плеснуть, падать, поеск
اسپانیایی chispear, murmurar, lloviznar, caer, caer suavemente, desprenderse, fluir suavemente
فرانسوی ruisseler, couler, couler doucement, tomber
ترکی dökülmek, yağmak, damlamak, süzülmek
پرتغالی cair de mansinho, correr em fio, escorrer devagar, cair, descer
ایتالیایی cadere lentamente da, scorrere, stillare da, cadere, scendere, scorrere dolcemente
رومانی curge ușor, cădea, ploua
مجاری csepeg, csordogál, szivárog, záporozik
لهستانی sypać, padać, sypnąć, kropić, spływać
یونانی πέφτω, ρέω, σταγόνες, σταλάζω
هلندی vallen, neerdalen, stromen
چکی padat, kapat, sypat, šumět
سوئدی strila, rinna, sippra, strömma
دانمارکی falde, dryppe, drysse
ژاپنی 細かく降る, 静かに流れる, 静かに降る
کاتالان cair en partícules fines, cau
فنلاندی sataa, tippua, tiputtaa, valua
نروژی drysse, falle, renne, strømme
باسکی irristatu, isuri, jausi
صربی kapati, kišiti, padati, tiho teći
مقدونی паднати, тече, тихо тече
اسلوونیایی cvrčati, kapljati, padati
اسلواکی kvapkať, padať, sypať, šumieť
بوسنیایی kapati, padati, tiho teći
کرواتی kapati, cvrčati, sipati
اوکراینی струмувати, падати, потік
بلغاری падане, падат, поток, струя
بلاروسی падаць, падцякаць, рассыпацца, шумна цячы
عبریלזרום בשקט، נופל בעדינות
عربیتدفق خفيف، تساقط، تساقط خفيف
فارسیچکیدن، ریختن، ریزیدن
اردوبہنا، بارش کی طرح گرنا، بہت ہلکا گرنا، بہتے ہوئے

rieseln in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های rieseln

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 189754

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 189754, 189754, 189754

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: rieseln