جملاتی با فعل zinken ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل zinken. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی zinken به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل zinken در دسترس هستند.

فعل
zinken
اسم
Zinken, der
صفت
zinken

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل zinken

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل zinken

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل zinken

ترجمه‌ها

ترجمه‌های zinken آلمانی


آلمانی zinken
انگلیسی mark, cheat, cog, disclose, dovetail
روسی жульничать
اسپانیایی hacer trampas, marcar
فرانسوی biseauter, piper, tricher
ترکی hile yapmak
پرتغالی marcar, trapacear
ایتالیایی imbrogliare, segnare
رومانی trișa
مجاری csalás
لهستانی oszukiwać, sypać, sypnąć
یونانی μαρκάρω, σημαδεύω
هلندی bedrog, merken, vals spel, verlinken, verloenen, verraden
چکی označovat, označovatčit, podvádět
سوئدی fuska, märka
دانمارکی mærke, snyde
ژاپنی 不正行為をする
کاتالان fer trampes
فنلاندی huijata
نروژی fuske
باسکی iruzur
صربی varati
مقدونی лажи
اسلوونیایی prevarati
اسلواکی podvádzať
بوسنیایی varati
کرواتی varati
اوکراینی обманювати, шулювати
بلغاری измамвам, фалшифицирам
بلاروسی падманваць
اندونزیایی menandai kartu, mengatur permainan kartu
ویتنامی gian lận bài, đánh dấu bài
ازبکی kartada firibgarlik qilmoq, kartalarni belgilamoq
هندی ताश में धांधली करना, पत्तों पर निशान लगाना
چینی 做牌, 在牌局作弊
تایلندی ทำเครื่องหมายไพ่, โกงไพ่
کره‌ای 카드에 표시하다, 카드판을 조작하다
آذربایجانی kartda fırıldaq etmək, kartları nişanlamaq
گرجی ბანქოს თამაშის ჩაწყობა, კარტების მონიშვნა
بنگالی তাস চিহ্নিত করা, তাসে জালিয়াতি করা
آلبانیایی mashtroj në letra, shënoj letrat
مراتی पत्ते चिन्हांकित करणे, पत्त्यांच्या खेळात फसवणूक करणे
نپالی तासमा चिन्ह लगाउनु, তাসमा ধाँधली गर्नु
تلگو కార్డుల ఆటలో మోసం చేయు, కార్డులకు గుర్తు పెట్టు
لتونیایی iezīmēt kārtis, krāpties kārtīs
تامیلی கார்டுகளில் குறி போடுதல், பட்டையாட்டில் மோசடி செய்தல்
استونیایی kaardimängus sohki tegema, kaarte märgistama
ارمنی քարտախաղում խարդախություն անել, քարտերը նշել
کردی kartan nîşan kirin, li karta firîb kirin
عبریרמאות
عربیغش
فارسیتقلب کردن
اردودھوکہ دینا

zinken in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های zinken

  • (ein Kartenspiel) zum Falschspiel machen

zinken in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 160348

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 160348