جملاتی با فعل unter-liegen (hat) ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل unterliegen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی unter-liegen (hat) به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل unterliegen در دسترس هستند.

sein, غیرقابل تفکیک
unterliegen
haben, قابل تفکیک
unter·liegen
haben, غیرقابل تفکیک
unterliegen

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل unter-liegen (hat)


  • Die Folie liegt ganz flach unter . 
    انگلیسی The film lies completely flat underneath.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل unter-liegen (hat)

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل unter-liegen (hat)

ترجمه‌ها

ترجمه‌های unter-liegen (hat) آلمانی


آلمانی unter-liegen (hat)
انگلیسی be liable to, be subject to, be under, underlie
روسی подлежать, лежать, находиться в ведении, потерпеть поражение, проиграть, проигрывать, терпеть поражение, уступать
اسپانیایی estar bajo, sujeción
فرانسوی être soumis à, être sous
ترکی bağlı olmak, maruz kalmak, vardır
پرتغالی estar sujeito, submeter-se
ایتالیایی essere soggetto a, essere sotto
رومانی fi sub
مجاری alávetni magát
لهستانی podlegać
یونانی υποκύπτω
هلندی onderhevig zijn aan, onderworpen zijn aan
چکی podléhat
سوئدی underkasta sig, vara under
دانمارکی underlægge
ژاپنی 従う, 負ける
کاتالان estar sotmès
فنلاندی olla jonkin alainen, olla jonkin vaikutuksessa
نروژی underlegge
باسکی menpe egon
صربی biti podložan, podložan
مقدونی подлежи
اسلوونیایی biti pod
اسلواکی podliehať
بوسنیایی podložan
کرواتی podložan
اوکراینی підлягати
بلغاری подчинявам се, попадам под
بلاروسی падпадаць
اندونزیایی berada di bawah, terletak di bawah
ویتنامی nằm dưới, ở dưới
ازبکی ostida bo‘lmoq, tagida yotmoq
هندی के नीचे होना
چینی 位于下方, 在下面
تایلندی อยู่ใต้
کره‌ای 밑에 있다, 아래에 있다
آذربایجانی altında olmaq
گرجی ქვეშ ყოფნა
بنگالی তলে থাকা, নিচে থাকা
آلبانیایی me qenë nën
مراتی खाली असणे
نپالی मुनि हुनु
تلگو కింద ఉండటం
لتونیایی atrasties zem, būt zem
تامیلی கீழே இருத்தல்
استونیایی olla all
ارمنی տակ գտնվել, տակ լինել
کردی li jêr bûn
عبریלהיות נתון ל
عربیيتعرض، يخضع
فارسیتحت
اردوتحت ہونا، شامل ہونا

unter-liegen (hat) in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های unter-liegen (hat)

  • besiegt werden, den Kürzeren ziehen, abkacken, verlieren, (eine) Niederlage erleiden, besiegt werden
  • einer Sache ausgesetzt sein, davon beeinflusst, bestimmt werden
  • unter jemandem, etwas liegen

unter-liegen (hat) in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 410668, 410668, 410668

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: unterliegen

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 410668