جملاتی با فعل rausekeln 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل rausekeln. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی rausekeln به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل rausekeln در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه rausekeln را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه rausekeln را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه rausekeln را در امری صرف میکنید؟
- چگونه rausekeln را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه rausekeln را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه rausekeln را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه rausekeln را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل rausekeln
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل rausekeln
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل rausekeln
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای rausekeln آلمانی
-
rausekeln
freeze out, force out, push out
выдавливать, выживать, выталкивать
expulsar, sacar
chasser, expulser
dışarı itmek
expelir, forçar para fora
estrarre, spingere fuori
scoate, împinge afară
kiszorít
wypychać, wypchnąć
εκδίωξη
duwen, uitdrijven
vytlačit, vytlačovat
tränga ut
trænge ud
押し出す, 押し込む
expulsar, forçar a sortir
työntää ulos
presset ut
kanpora bultzatu
izgurnuti
изгонување
izgnati, iztisniti
vytlačiť
izgurnuti
izgurnuti
виштовхувати
изгонвам, изтласквам
вытісняць, выціскаць
mendepak, mengusir
đuổi ra, đẩy ra
haydab chiqarmoq, siqib chiqarmoq
धकियाकर निकालना, बाहर निकालना
挤走, 赶走
ขับไล่, ไล่ออก
몰아내다, 쫓아내다
qovmaq, çıxarmaq
გამოდევნა, გაძევება
তাড়িয়ে দেওয়া, বের করে দেওয়া
dëboj, përzë
बाहेर काढणे, हुसकावून लावणे
धपाउनु
గెంటివేయు, తరిమేయు
izdzīt, izstumt
துரத்துதல், வெளியேற்றுதல்
välja puksima, välja tõrjuma
դուրս մղել, վտարել
derxistin
לדחוק החוצה
إخراج
فشردن
باہر نکالنا
rausekeln in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای rausekeln- herausdrängen
- wegmobben, hinausekeln, wegekeln, rausmobben, vergraulen, wegbeißen
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل