جملاتی با فعل keltern 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل keltern. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی keltern به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل keltern در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
جدول افعال قوانین
- چگونه keltern را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه keltern را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه keltern را در امری صرف میکنید؟
- چگونه keltern را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه keltern را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه keltern را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه keltern را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل keltern
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل keltern
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل keltern
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای keltern آلمانی
-
keltern
juicing, press, pressing
выдавить, выдавливать, выжать, выжимать, отжимание
prensar, exprimir, pisar
fouler, passer au pressoir, presser, pressurer
sıkma, sıkıp suyunu çıkarmak, şarap yapma
espremer, prensar
pressare, pigiare, torchiare
stoarcere
mustelválasztás, mustkészítés, présel
tłoczenie, wytłaczać, wytłoczyć
πατώ, στίψιμο, στύβω
persen
lisovat, lisování, vylisovat
pressa
perse, presning, presse
圧搾
premsar, premsar raïm
puristaa, pusertaa, viininvalmistus
presse, pressing
presatzea
prešanje
притискање на гроздов сок
pridobivanje soka, stiskanje grozdja
lisovanie hroznového muštu
cijedenje
prešanje
пресування винограду
пресоване на гроздов сок
адцісканне
memeras
ép
siqish
निचोड़ना
榨取
บีบ
압착하다
sıxmaq
চেপে বের করা
shtrydh
दाबणे
दबाउन
నొక్కడం
izspiest
அழுத்து
pigistama
սեղմել
peşve kirin
סחיטה
عصر، عصر العنب
عصارهگیری
عصیر نکالنا
keltern in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای keltern- [Lebensmittel] das Trennen des Traubensaftes von den festen Bestandteilen der Maische durch Ausüben von Druck
- gären, destillieren, brennen, brauen
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل