جملاتی با فعل durch-springen (ist) 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل durchspringen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی durch-springen (ist) به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل durchspringen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه durchspringen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه durchspringen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه durchspringen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه durchspringen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه durchspringen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه durchspringen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه durchspringen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل durch-springen (ist)
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل durch-springen (ist)
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل durch-springen (ist)
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای durch-springen (ist) آلمانی
-
durch-springen (ist)
jump through, leap through, spring through
перепрыгивать
saltar a través de
sauter à travers
atlamak, içinden atlamak
pular através
passare oltre, saltare attraverso
sări prin
átugrani
przeskakiwać
πηδώ μέσα από
doorheen springen
přeskočit
hoppa igenom
springe igennem
飛び越える
passar, saltar
hypätä läpi, hypätä yli
hoppe gjennom
jauzi
preskočiti
скокнување
skočiti skozi
preskočiť
preskočiti
preskočiti
перепригнути
прескачам
праскочыць
melompat lewat, melompat melalui
nhảy xuyên qua
ichidan sakramoq, orqali sakramoq
में से कूदना
跳着穿过
กระโดดลอด
뛰어 통과하다
içindən tullanmaq
ხტომით გავლა
ভিতর দিয়ে লাফানো
kërcej nëpër, kërcej përmes
मधून उडी मारणे
आरपार हुँदै हाम्फाल्नु
లోగా దూకడం
lēkt cauri
வழியாக குதிக்க
läbi hüppama
միջով ցատկել
qevzîn ji nav re
לקפוץ דרך
القفز من خلال
پریدن از میان
چھلانگ لگانا
durch-springen (ist) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای durch-springen (ist)- hindurchspringen durch etwas
- springend durchqueren
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل