جملاتی با فعل davonpreschen 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل davonpreschen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی davonpreschen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل davonpreschen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه davonpreschen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه davonpreschen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه davonpreschen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه davonpreschen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه davonpreschen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه davonpreschen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه davonpreschen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل davonpreschen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل davonpreschen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل davonpreschen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای davonpreschen آلمانی
-
davonpreschen
bolt, dash away
внезапно убежать, помчаться
escapar rápidamente, huir
s'en aller rapidement, s'échapper
ani kaçış, hızla kaçmak
fugir rapidamente, partir rapidamente
fuggire, scappare
fuga rapidă
elmenekülés, elrohanás
odjeżdżać, uciekać
ξεφεύγω, φεύγω γρήγορα
weggaan, wegrennen
rychle odjet, rychle utéct
försvinna, sticka
løbe væk, stikke af
急に出発する, 急に走り去る
escapar-se ràpidament
karkaaminen, pakeneminen
løpe bort, stikke av
azkar ihes egin
brzo pobjeći, naglo otići
брзо бегство, брзо заминување
odpraviti se, pobegniti
rýchlo odísť, rýchlo ujsť
brzo pobjeći, naglo otići
odjuriti, odjuriti naglo
раптово втекти, різко втекти
бягство, избягвам
збегчы, знікнуць
lari
trốn chạy
qochmoq
भागना
冲出
หลบหนี
돌진하다
qaçmaq
გაქროლვა, გაქცევა
চলে যাওয়া
ia mbath, turrem
पळणे
ભાગ्नु
పరిగెత్తడం
sprukt
புறப்படுதல்
põgenema
փախչել
qutîn
לברוח במהירות
الانطلاق بسرعة، الفرار المفاجئ
فرار ناگهانی
اچانک بھاگنا، جلدی نکلنا
davonpreschen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای davonpreschenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل