جملاتی با فعل abhocken ⟨جمله وابسته⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل abhocken. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی abhocken به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل abhocken در دسترس هستند.

ترجمه‌ها

ترجمه‌های abhocken آلمانی


آلمانی abhocken
انگلیسی crouch, squat
روسی отсидеть, отсиживать, снимать с плеч, снять с плеч, приседать
اسپانیایی agacharse, ponerse en cuclillas
فرانسوی s'accroupir
ترکی çömelmek
پرتغالی agachar, abaixar
ایتالیایی accovacciarsi
رومانی se apleca
مجاری guggolás
لهستانی przysiąść, zgiąć kolana
یونانی καθίζω
هلندی hurken, zitten
چکی squat
سوئدی sätta sig på huk
دانمارکی sætte sig på hug
ژاپنی しゃがむ
کاتالان agafar-se
فنلاندی kyykistyä
نروژی bøye seg
باسکی hanka
صربی sagnuti se
مقدونی седи
اسلوونیایی sedež
اسلواکی zohnúť
بوسنیایی sagnuti se
کرواتی sagnuti se
اوکراینی присісти
بلغاری клекна
بلاروسی прысядаць, сесці
اندونزیایی mendarat jongkok, turun jongkok
ویتنامی tiếp đất ngồi xổm
ازبکی cho'qqayib tushmoq
هندی उकड़ूँ होकर उतरना
چینی 蹲姿下法, 蹲姿落地
تایلندی ลงท่านั่งยอง
کره‌ای 쪼그려 착지하다, 쪼그려 하차하다
آذربایجانی çömelərək enmək
گرجی ჩაჯდომით ჩამოსვლა
بنگالی উকুড় বসে নামা
آلبانیایی zbres duke u çukulur
مراتی उकिडवे बसत उतरणे
نپالی उकुर्कु गरी झर्नु
تلگو మోకాళ్లు వంచి దిగడం
لتونیایی atlekt pietupienā, nolekt pietupienā
تامیلی கூச்சி அமர்ந்து இறங்கு
استونیایی kükki maanduma
ارمنی կկռանալով իջնել
کردی bi qevzîn jêr ketin
عبریלשבת על הברכיים
عربیالانخفاض، الجلوس
فارسینشستن
اردوجھکنا، نیچے بیٹھنا

abhocken in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های abhocken

  • vom Gerät abgehen in die Hocke
  • [Sport] (sich) setzen, (sich) niederlassen, (sich) hinpflanzen, Platz nehmen, (sich) hinsetzen, (sich) platzen

abhocken in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: abhocken