جملاتی با فعل kopulieren

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل kopulieren. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی kopulieren به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل kopulieren در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل kopulieren

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل kopulieren

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل kopulieren

ترجمه‌ها

ترجمه‌های kopulieren آلمانی


آلمانی kopulieren
انگلیسی copulate, fuck, get married, join (by a copula), splice-graft, unite, wed, mate
روسی копулировать, прививать
اسپانیایی copular, injertar, realizar el acto sexual, unir
فرانسوی copuler, accoupler, forniquer avec, s'accoupler, greffer
ترکی cinsel ilişki, eşleşmek, graft
پرتغالی copular, acoplar, copulação, enxertar
ایتالیایی copulare, accoppiarsi, congiungere, innestare per copulazione, unire in matrimonio, fare sesso, innestare
رومانی copula, se împerechea, se uni, împerechere
مجاری oltás, párosodni, párosodás, párosítás, szaporodás
لهستانی kopulować, szczepić
یونانی συνουσιάζομαι, εμβολιασμός, ζευγάρωμα, σεξουαλική επαφή, συνουσία
هلندی copuleren, paren, veredelen, verbinden, geslachtsgemeenschap
چکی kopulovat, kopulace, páření, sňatek, uzavřít manželství, štěpování
سوئدی kopulera, sammanviga, ympa, förädla
دانمارکی kopulere, podning
ژاپنی 交尾, 交接, 性交, 接ぎ木
کاتالان copular, empeltar
فنلاندی jalostaa, koppeloida, kopsata, paritella, sukupuoliyhteys
نروژی kopulere, okulere
باسکی gureztu, koplegu, kopulatu
صربی kopulirati, imati odnos, kalemiti, pariti
مقدونی копулирање, постигнување, спарување
اسلوونیایی kopulirati, cepljenje
اسلواکی kopulovať, párovať, štepenie
بوسنیایی kopulirati, cijepljenje
کرواتی kopulirati, cijepljenje, spojiti se
اوکراینی копулювати, займатися статевим актом, щеплення
بلغاری копулация, копулиране, окореняване, съединяване
بلاروسی злучацца, копуляцыя, прывіваць
عبریהכלאה، זיווג، לקיים יחסי מין
عربیتزاوج، تطعيم، توالد
فارسیجفت‌گیری، جماع، پیوند زدن
اردوجنسی تعلق، مرد اور عورت کا ملاپ، گرافٹ کرنا، ہمبستری

kopulieren in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های kopulieren

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 32611

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 32611, 32611, 32611

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: kopulieren