جملاتی با فعل herumreichen

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل herumreichen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی herumreichen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل herumreichen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل herumreichen

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل herumreichen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل herumreichen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های herumreichen آلمانی


آلمانی herumreichen
انگلیسی hand around, pass around, circulate, hand round, extend around, surround
روسی передавать друг другу, передать друг другу, обходить, передавать, распространяться
اسپانیایی pasar, hacer circular, ofrecer, circundar, repartir, rodear
فرانسوی faire passer, encercler, entourer, faire circuler, passer
ترکی elden ele dolaştırmak, geçirmek, sarmak, sunmak, ulaşmak, uzanmak
پرتغالی passar, fazer circular, cercar, circular, distribuir
ایتالیایی far passare, fare circolare, offrire, riuscire a cingere, avvolgere, circondare, distribuire, passare
رومانی se întinde în jurul, împărți
مجاری körülvenni, körülölelni, átadni
لهستانی podawać, podać, rozciągać się
یونانی περνώ, εκτείνω, παραδίδω, περιβάλλω, περνάω
هلندی rondreiken, aan iedereen voorstellen, doorgeven, omgeven, uitreiken
چکی podávat kolem, podávatdat kolem, předávat, rozprostírat se
سوئدی skicka runt, sträcka sig runt
دانمارکی byde omkring, række rundt, strække sig omkring
ژاپنی 取り囲む, 周囲に広がる, 回し渡す
کاتالان envoltar, passar, repartir
فنلاندی jakaa, käsittää, ulottua ympärille
نروژی by rundt, sende rundt, rekke rundt
باسکی banatu, eskaintzea, zabaldu, zabalduz
صربی predati, proslijediti, proširiti se oko
مقدونی опкружува, преминување
اسلوونیایی predati, razdeliti, razširiti se okoli
اسلواکی obklopovať, podávať, rozprestierať
بوسنیایی predati, proslijediti, proširiti, rasprostrijeti
کرواتی predati, proslijediti, proširiti se oko nečega
اوکراینی передавати, обходити, роздавати
بلغاری раздаване, разпространявам
بلاروسی абкружыць, акружыць, перадаваць
عبریלהעביר، להעביר מסביב
عربیتوزيع، يمتد حول
فارسیدور زدن، پاس دادن
اردوسماعت کرنا، پھیلانا، پیش کرنا، گھیرنا

herumreichen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های herumreichen

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 867949

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 1110213, 1110213

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: herumreichen