جملاتی با فعل herflitzen

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل herflitzen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی herflitzen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل herflitzen در دسترس هستند.

ترجمه‌ها

ترجمه‌های herflitzen آلمانی


آلمانی herflitzen
انگلیسی dash, rush
روسی прибежать, прибежать быстро
اسپانیایی acercarse rápidamente, venir rápido
فرانسوی courir rapidement, se précipiter
ترکی hızla gelmek
پرتغالی apressar-se, correr rapidamente
ایتالیایی accorrere, correre
رومانی se grăbi
مجاری rohanás, sietve jönni
لهستانی przybiegać, przyjeżdżać
یونانی έρχομαι γρήγορα, τρέχω γρήγορα
هلندی snel komen, snel rijden
چکی rychle přiběhnout, rychle přijet
سوئدی skynda, springa
دانمارکی løbe hurtigt hen
ژاپنی 急いで来る, 急いで走る
کاتالان acostar-se ràpidament, córrer
فنلاندی kiirehtiä, saapua nopeasti
نروژی komme raskt, løpe raskt
باسکی azkar etortzea
صربی brzo doći, brzo trčati
مقدونی брзо пристигнување
اسلوونیایی prihiteti
اسلواکی rýchlo prísť
بوسنیایی brzo doći
کرواتی brzo doći
اوکراینی прибувати, прибігати
بلغاری бързо идване
بلاروسی паспешлівы прыбег
اندونزیایی berlari cepat ke
ویتنامی chạy nhanh tới
ازبکی tez yugurib kelmoq
هندی दौड़कर आना
چینی 跑过来
تایلندی วิ่งมาหาอย่างเร็ว
کره‌ای 급히 달려 오다
آذربایجانی tez qaçıb gəlmək
گرجی სწრაფად მოსვლა
بنگالی দ্রুত ছুটে আসা
آلبانیایی vrapoj shpejt
مراتی तेज धावत येणे
نپالی छिट्टो दौडेर आउनु
تلگو వేగంగా పరుగెత్తి రావడం
لتونیایی aizskriet
تامیلی வேகமாக ஓடி வருதல்
استونیایی jooksma kiiresti
ارمنی արագորեն վազել գալ
کردی bi lez hatin
عبریלנסוע מהר، לרוץ מהר
عربیالذهاب بسرعة، الركض بسرعة
فارسیسریع آمدن
اردوجلدی آنا، جلدی پہنچنا

herflitzen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های herflitzen

  • schnell herbeilaufen oder -fahren

herflitzen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود