جملاتی با فعل nachrutschen ⟨جمله پرسشی⟩

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل nachrutschen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی nachrutschen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل nachrutschen در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل nachrutschen


  • Der Mann war bei Aufräumarbeiten gerade damit beschäftigt, einen vom Wind auf die Straße gestürzten Baum zu zersägen, als der Wurzelstock nachrutschte . 
    انگلیسی The man was busy sawing a tree that had fallen onto the street due to the wind when the stump slipped.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل nachrutschen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل nachrutschen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های nachrutschen آلمانی


آلمانی nachrutschen
انگلیسی move up, shift forward
روسی вставать, подходить
اسپانیایی avanzar, desplazarse
فرانسوی rentrer, se glisser
ترکی ardından gelmek, sıra almak
پرتغالی deslocar, entrar na fila
ایتالیایی avanzare, spostarsi
رومانی înainta, încadra
مجاری besorolni, beállni
لهستانی przesunąć się, wślizgnąć się
یونانی ακολουθώ, παρακολουθώ
هلندی invoegen, opvolgen
چکی posunout se, přesunout se
سوئدی följa efter, tränga in
دانمارکی rykke ind
ژاپنی 列に入る, 後ろに移動する
کاتالان desplaçar-se, moure's
فنلاندی järjestäytyä, siirtyä
نروژی rykke inn
باسکی atzera hurbildu
صربی priključiti se, uslediti
مقدونی преместување
اسلوونیایی premakniti se
اسلواکی posunúť sa, priradiť sa
بوسنیایی premjestiti se, ući
کرواتی priključiti se, uskočiti
اوکراینی підсунутися, підходити
بلغاری премествам се, приближавам се
بلاروسی падсунуцца, падцягнуцца
اندونزیایی maju, maju satu tempat
ویتنامی tiến lên một vị trí, tiến lên trong hàng
ازبکی oldinga o'tmoq, oldinga siljimoq
هندی आगे बढ़ना, एक स्थान आगे बढ़ना
چینی 往前挪一位, 往前移动
تایلندی เลื่อนขึ้น, เลื่อนขึ้นหนึ่งตำแหน่ง
کره‌ای 앞으로 나서다, 한 칸 앞으로 가다
آذربایجانی irəli keçmək, sırada irəli keçmək
گرجی ერთი ადგილი წინ გადასვლა, წინ გადაადგილება
بنگالی এক ধাপ এগোনো, সারি এগিয়ে আসা
آلبانیایی lëviz përpara, ngjitem një vend
مراتی एक स्थान पुढे सरकणे, पुढे सरकणे
نپالی अगाडि सर्नु, एक स्थान अगाडि सर्नु
تلگو ఒక స్థానం ముందుకు తరలుకోవడం, ముందుకు తరలుకోవడం
لتونیایی paaugstināties rindā, pārvietoties uz priekšu
تامیلی ஒரு இடம் முன்னுக்கு நகரு, முன்னுக்கு நகரு
استونیایی ette nihkuma, järjekorras ette nihkuma
ارمنی առաջ շարժվել, մեկ տեղ առաջ շարժվել
کردی berpêş ketin, li rêzê pêşve ketin
عبریלהיכנס، להתמקם
عربیالانزلاق، التقدم
فارسیجایگزینی
اردوپیچھے آ کر جگہ لینا، پیچھے آنا

nachrutschen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های nachrutschen

  • nachfolgend in eine Position oder Reihe einrücken

nachrutschen in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 507818