جملاتی با فعل ferngucken
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل ferngucken. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی ferngucken به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل ferngucken در دسترس هستند.
زمان حال
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه ferngucken را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه ferngucken را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه ferngucken را در امری صرف میکنید؟
- چگونه ferngucken را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه ferngucken را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه ferngucken را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه ferngucken را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل ferngucken
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل ferngucken
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل ferngucken
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای ferngucken آلمانی
-
ferngucken
TV watching, watch TV
смотреть ТВ, смотреть телевизор
mirar televisión, ver televisión
regarder la télé, regarder la télévision, visionner
televizyon izlemek, TV izlemek
ver televisão, assistir, ver TV
guardare, guardare la TV
se uita la televizor, viziona
tévézni
oglądać telewizję, patrzeć na telewizję
παρακολούθηση τηλεόρασης, τηλεόραση
televisie kijken
dívat se na TV, sledovat televizi
se på TV, titta på TV
se tv, tv-kig
テレビを見る, テレビ鑑賞
mirar la tele, veure la tele
katsoa televisiota, televisio
TV-titting, se på TV
telebista ikusi
gledati TV, gledati televiziju
гледање на ТВ, гледање телевизија
gledati TV, gledati televizijo
pozerať TV, sledovať televíziu
gledati TV, gledati televiziju
gledati TV, gledati televiziju
дивитися телевізор, телевізійний перегляд
гледане на ТВ, гледане на телевизия
гледзець тэлевізар
לצפות בטלוויזיה
تلفاز، مشاهدة التلفاز
تلویزیون دیدن، تماشای تلویزیون
ٹی وی دیکھنا
ferngucken in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای fernguckenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل