جملاتی با فعل einjagen
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل einjagen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی einjagen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل einjagen در دسترس هستند.
زمان حال
-
Sie kann eine Arbeitswut an den Tag legen, die einem Angst
einjagt
.
She can show a work frenzy that scares people.
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
Ihr könnt mir keine Angst
einjagen
.
You guys can't scare me.
-
Versuchst du, mir Angst
einzujagen
?
Are you trying to scare me?
-
Ich wollte Tom nur einen Schrecken
einjagen
.
I only meant to scare Tom.
وجه وصفی
جدول افعال قوانین
- چگونه einjagen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه einjagen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه einjagen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه einjagen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه einjagen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه einjagen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه einjagen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل einjagen
-
Sie kann eine Arbeitswut an den Tag legen, die einem Angst
einjagt
.
She can show a work frenzy that scares people.
جدول افعال
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل einjagen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل einjagen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای einjagen آلمانی
-
einjagen
frighten, scare
внушать страх, пугать
dar, meter, asustar, infundir miedo
effrayer, terroriser
korkutmak, dehşet vermek
assustar, aterrorizar
incutere, incutere paura, spaventare
speria, înfricoșa
ijeszt, megfélemlít
napawać lękiem, wzbudzać strach
τρομάζω, φοβίζω
aanjagen, angst aanjagen, angst inboezemen
strašit, vyděsit
injaga, frukta, skräcka
indjage, indgyde frygt
恐怖を与える, 脅かす
espantar, infondre por
pelotella, pelottaa
frykte, skremme
beldurra eman
usaditi strah
внесува страв
strah
strašiť, vyvolať strach
uplašiti, zastrašiti
uplašiti, zastrašiti
наганяти страх
вдъхвам страх
пужаць, страшыць
להפחיד
خوف، رعب
ترساندن، وحشت ایجاد کردن
خوف دلانا، ڈرانا
einjagen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای einjagenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل