جملاتی با فعل durchbeben

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل durchbeben. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی durchbeben به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل durchbeben در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل durchbeben


  • Der Schreck durchbebte ihn. 
    انگلیسی The fright shook him.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل durchbeben

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل durchbeben

ترجمه‌ها

ترجمه‌های durchbeben آلمانی


آلمانی durchbeben
انگلیسی quake, tremble
روسی потрясать, сотрясать, трясти
اسپانیایی temblar, vibrar
فرانسوی secouer, trembler
ترکی sarsmak, titremek
پرتغالی abalo, tremor
ایتالیایی tremare, vibrare
رومانی zgudui, tremura
مجاری remeg, rezeg
لهستانی drżenie, wstrząs
یونانی σεισμός, τρόμος
هلندی beven, trillen
چکی otřást, třást
سوئدی beba, skaka
دانمارکی bebe, ryste
ژاپنی 揺れる, 震える
کاتالان sacsejar, tremolar
فنلاندی täristä, vavistaa
نروژی riste, skjelve
باسکی dardara
صربی protresti, zadrhtati
مقدونی трепере, треперење
اسلوونیایی pretresati, zatreti
اسلواکی otrasenie, trasenie
بوسنیایی protresti, zatresti
کرواتی potresti, zatresti
اوکراینی тремтіти, трястися
بلغاری треперене, трептене
بلاروسی дрыжыць, трусці
اندونزیایی menggetarkan, mengguncang
ویتنامی làm run rẩy, làm rung chuyển
ازبکی silkitmoq, titratmoq
هندی कंपा देना, कंपित करना
چینی 震动, 震撼
تایلندی ทำให้สั่น, สั่นสะเทือน
کره‌ای 뒤흔들다, 전율시키다
آذربایجانی sarsıtmaq, titretmək
گرجی აკანკალება, შეარყევა
بنگالی কম্পিত করা, কাঁপানো
آلبانیایی dridh, trondit
مراتی कंपवणे, थरथरवणे
نپالی कम्पित गर्नु, काँपाउनु
تلگو కంపింపజేయు, వణికించు
لتونیایی satricināt, trīcināt
تامیلی அதிர்த்தல், நடுக்கச்செய்
استونیایی läbi raputama, läbi väristama
ارمنی դողացնել, ցնցել
کردی larzandin, titirandin
عبریרעידה
عربیاهتزاز، رجة
فارسیتکان، لرزش
اردوزلزلہ، لرزش

durchbeben in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های durchbeben

  • mit einem Beben, Zittern erfüllen
  • bebend durchdringen

durchbeben in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 846285

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 846285